آیا مفهوم خدا در عهد جدید و عهد عتیق فرق دارد؟
وقتی از پایان عهد عتیق به آغاز عهد جدید میرسید، انگار وارد دنیای دیگری میشوید. از پیدایش تا مکاشفه، هم عشق شگفتانگیز و هم خشم وحشتناک خدا را میبینیم.
وقتی از پایان عهد عتیق به آغاز عهد جدید میرسید، انگار وارد دنیای دیگری میشوید. و از برخی جهات این درست است:
- چهارصد سال گذشته است.
- یهودیان به جای حکومت پارسها، تحت حکومت رومیها هستند.
- گروههای جدیدی مانند فریسیها و صدوقیان پدیدار شدهاند. برخی حتی تفاوت دیگری را به این موارد اضافه میکنند:
- خدای عهد عتیق با خدای عهد جدید متفاوت است.
بیشتر بخوانید : بین چهارصد سال سکوت بین عهد جدید و عهد عتیق چه اتفاقی افتاد؟
فرست محتوا
عهد عتیق در مقابل عهد جدید
یکی از رایجترین شکلهای بیان این باور، این است که ادعا شود خدای عهد عتیق خدای خشم است، در حالی که خدای عهد جدید خدای عشق است. در نگاه اول، این ادعا ممکن است معقول به نظر برسد، اما نگاه دقیقتر به کتاب مقدس نشان میدهد که این یک اشتباه جدی است.
خدایی که خشم خود را علیه گناه در عهد عتیق میریزد، همان خدایی است که انتقام عذاب جاودانه را بر کسانی که به پسرش عیسی ایمان نمیآورند، وارد خواهد کرد (دوم تسالونیکیان ۱:۵-۱۰).
در عین حال، خدایی که در عهد جدید به اندازه کافی جهان را دوست داشت تا پسرش را برای نجات آنها بفرستد (یوحنا ۳:۱۶)، همان خدایی است که خود را به موسی به عنوان «مهربان و بخشنده، کند به خشم، و سرشار از محبت پایدار و وفاداری، حفظ محبت پایدار برای هزاران نفر، بخشیدن تقصیر و تخطی و گناه» نشان داد (خروج ۳۴:۶-۷).
خدای کتاب مقدس کیست؟ (کل کتاب مقدس)
از پیدایش تا مکاشفه، هم عشق شگفتانگیز و هم خشم وحشتناک خدا علیه گناه و شرارت را میبینیم.
۱. خدا خود را در عیسی مسیح و از طریق او آشکار کرد.
در واقع، نویسندگان عهد جدید مدعی هستند که خدایی که در عهد عتیق آشکار شده، همان خدایی است که اکنون خود را در عیسی مسیح آشکار میکند.
یوحنا با اشاره به عیسی به عنوان کلام مینویسد: «در آغاز کلام بود، و کلام نزد خدا بود، و کلام خدا بود. او در آغاز نزد خدا بود. همه چیز به وسیله او ساخته شد و بدون او هیچ چیز از آنچه ساخته شده است، ساخته نشد» (یوحنا ۱:۱-۳).
بعدها در همان فصل، یوحنا مینویسد: «هیچکس هرگز خدا را ندیده است؛ تنها خدایی که نزد پدر است، او [یعنی کلام] او را شناسانده است» (یوحنا ۱:۱۸). منظور یوحنا واضح است: خدای عهد عتیق در شخص عیسی مسیح به جسم درآمد و در میان ما زندگی کرد.
۲. خدا وعدههای خود را در عیسی مسیح و از طریق او برآورده کرد.
همانطور که اولین پیروان عیسی شروع به موعظه خبر خوش مرگ و رستاخیز او کردند، بارها تأکید میکردند که خدای عهد عتیق وعدههای خود را در عیسی مسیح و از طریق او برآورده کرده است.
پطرس تأکید میکند که عیسی «طبق طرح معین و پیشدانی خدا تسلیم شد» (اعمال رسولان ۲:۲۳) و «خدای ابراهیم، خدای اسحاق و خدای یعقوب، خدای پدران ما، بنده خود عیسی را جلال داد» (اعمال رسولان ۳:۱۳).
پاول استدلال میکند که همه کسانی که به عیسی مسیح ایمان میآورند، صرف نظر از قومیت یا جنسیت، برکات وعده داده شده به ابراهیم را به ارث میبرند (غلاطیان ۳:۱-۵:۱). او حتی میتواند تا آنجا پیش برود که بگوید «همه وعدههای خدا در عیسی مسیح آری میشوند» (دوم قرنتیان ۱:۲۰).
۳. خدا تغییرناپذیر است.
بنابراین، به جای اینکه خدای عهد عتیق را پر از خشم و خدای عهد جدید را پر از عشق ببینیم، حقیقت این است که خدا تغییر نکرده است (ملاکی ۳:۶؛ یعقوب ۱:۱۷).
مزمور ۱۰۲:۲۵-۲۷ خاطرنشان میکند که برخلاف این جهان که از بین خواهد رفت، «تو همان هستی و سالهای تو پایان ندارد». عبرانیان ۱:۱۰-۱۲ همان زبان را به عیسی مسیح نسبت میدهد که بعدها در همان نامه به عنوان «دیروز و امروز و همیشه یکسان» توصیف شده است (عبرانیان ۱۳:۸).
شخصیت خدا، همانطور که در عهد عتیق آشکار شده است، با توجه به اینکه او در شخص عیسی مسیح به جسم درآمد، در عهد جدید با تمرکز و بیان حتی واضحتری ظاهر میشود.