زندگی نامه مسیح

با توجه به کتاب مقدس آیا عیسی مسیح زنده شد؟

چگونه می‌توانیم بدانیم که عیسی مسیح زنده شد؟

قبر خالی عیسی مسیح یک واقعیت سرد و بی‌رحم است که حتی منتقدان اولیه هم نمی‌توانستند آن را انکار کنند.
اگر عیسی مسیح صرفاً ادعا می‌کرد پسر الهی خدا و نجات‌دهنده جهان است، شاید می‌توانستیم ادعای او را نادیده بگیریم. اما شهادت شگفت‌انگیز پیروان او – و حداقل یک دشمن سابق پیروانش، پولس رسول – این است که عیسی جسمانی از قبر برخاست.

اگر اینطور باشد، ادعاهای عیسی بیشترین تأیید ممکن را دارند. تصور کنید با کسی ملاقات می‌کنید که ادعا می‌کند پسر خداست و از بهشت آمده است، بنابراین همه پدرش را می‌شناسند. طبیعتاً، شما به دنبال اثبات هستید. فرض کنید او به شما می‌گوید که با مردن و سه روز بعد زنده شدن، این را ثابت خواهد کرد. و سپس او این کار را انجام می‌دهد! آیا این شما را قانع نمی‌کند؟

باشه، شما می‌گویید، این خیلی قانع‌کننده خواهد بود. اما ما آنجا نبودیم. چگونه می‌توانیم بدانیم که عیسی مسیح زنده شد؟ آیا ممکن است توضیح دیگری وجود داشته باشد؟ دو خط اصلی شواهد وجود دارد: قبر خالی و ظهورهای عیسی پس از رستاخیز. ما در اینجا به اولی خواهیم پرداخت.

معمای قبر خالی

طبق انجیل‌ها، عیسی مسیح در مقبره یوسف رمتی، یکی از اعضای سنهدرین، دفن شد. دفن به سرعت انجام شد تا قبل از شنبه تمام شود. قبر با یک سنگ بزرگ بسته شد. سپس، در اوایل اولین روز هفته، مریم مجدلیه و چند زن دیگر برای گذاشتن ادویه و عطر بیشتر روی بدن به قبر رفتند. آن‌ها قبر را خالی یافتند و با فرشته‌ای روبرو شدند که به آن‌ها گفت عیسی قیام کرده است. زنان به شاگردان مرد عیسی گفتند که آن‌ها نیز برای تأیید خالی بودن قبر به آنجا رفتند (لوقا ۲۴:۱۲، ۲۴؛ یوحنا ۲۰:۳-۸). بعدها، عیسی به صورت جسمانی به شاگردانش ظاهر شد و به مدت چهل روز در مواقع مختلف با آن‌ها صحبت و غذا خورد.

سوابق چهار انجیل چنین است. سوال این است که آیا درست است. هنگامی که چندین واقعیت در کنار هم در نظر گرفته شوند، یک مورد قوی برای قبر خالی ایجاد می‌کنند.

بیشتر بخوانید : آیا عیسی مسیح ازدواج کرده بود؟ چرا برخی معتقدند او همسر داشته است؟

عیسی مسیح

عیسی مسیح دفن شد

اینکه به عیسی مسیح یک مراسم تدفین رسمی داده شده تقریباً اجتناب‌ناپذیر است. گفته پولس مبنی بر اینکه مسیح “دفن شد” بخشی از اعترافی است که پولس به‌عنوان بخشی از آموزه‌های رسولان دریافت کرده و به کُرِنتیان منتقل کرده است (اول قرنتیان ۱۵:۳-۴).

با توجه به دیدارهای پولس با پطرس و سایر رسولان، او باید این اعتراف را حداکثر سه سال پس از مرگ عیسی از آن‌ها گرفته باشد (غلاطیان ۱:۱۸-۲۱؛ ۲:۱؛ مقایسه با اعمال رسولان ۹:۳۰؛ ۱۵:۲). حتی گرد لودمان، یک محقق بدبین عهد جدید که به طور گسترده علیه باور به رستاخیز عیسی نوشته است، موافق است؛ او تاریخ این اعتراف پیشاپولسی را تا دو سال پس از مرگ عیسی تعیین می‌کند. البته هر چهار انجیل با این موضوع موافق هستند که عیسی دفن شد.

شواهدی از پولس و انجیل‌ها تقریباً همه محققان کتاب مقدس را قانع می‌کند که عیسی مسیح در واقع دفن شده است. تعداد کمی که به این موضوع شک دارند، توضیح نمی‌دهند که چگونه باور به دفن عیسی مسیح به سرعت پدیدار شد.

عیسی مسیح در یک مقبره دفن شد

طبق چهار انجیل، عیسی مسیح در یک مقبره‌ی سنگی دفن شد. آن‌ها گزارش می‌دهند که یوسف رمتی اجازه گرفت تا جسد عیسی را از صلیب پایین آورد. سپس او جسد را در قبر گذاشت، آن را در پارچه کتان پیچید و سنگی را جلوی ورودی قبر غلتاند. متی، مرقس و لوقا همگی گزارش می‌دهند که زنانی که عیسی را می‌شناختند در هنگام دفن جسد او نظاره می‌کردند.

دلایل بسیار خوبی برای پذیرفتن دفن جسد عیسی مسیح در یک مقبره به عنوان یک واقعیت تاریخی وجود دارد. این موضوع در چهار انجیل تأیید شده است و هیچ گزارش جایگزین دیگری از قرن اول وجود ندارد. تفاوت‌های کلامی بین چهار گزارش نشان می‌دهد که ما دو یا سه نسخه مستقل از داستان دفن داریم. تفاوت‌های بین یوحنا و سه انجیل دیگر مشخص است و استقلال یوحنا را از آن‌ها به وضوح نشان می‌دهد.

یک ارزیابی منطقی از شواهد نشان می‌دهد که روایت عذاب، از جمله داستان دفن، حداکثر به اوایل دهه ۴۰ میلادی بازمی‌گردد، یا حداکثر حدود ده سال پس از مرگ عیسی مسیح(و البته ممکن است حتی قدیمی‌تر از آن باشد).

روایت‌های دفن همگی کوتاه، ساده و بدون هیچ گونه عنصر الهیاتی یا معجزه‌آسایی آشکار هستند که منتقدان ممکن است به آن اعتراض کنند. نبود چنین ویژگی‌هایی بار اثبات را بر عهده کسانی می‌گذارد که به قابلیت اعتماد آن‌ها شک دارند.

روایت مرقس که به طور کلی به‌عنوان قدیمی‌ترین روایت در نظر گرفته می‌شود، به نظر نمی‌رسد برای دفاع از ادعای رستاخیز عیسی مسیح نوشته شده باشد. البته، انجیل‌های دیگر حاوی اطلاعات اضافی هستند که می‌توان به حق آن‌ها را دارای اهمیت دفاعی توصیف کرد. اما حتی اگر همه آن بخش‌ها را حذف کنیم، هسته اصلی روایت اولیه باقی می‌ماند.

ششم، بعید است که مشارکت یوسف رمتی ساختگی باشد. با توجه به اینکه هر چهار انجیل بخشی از مسئولیت اعدام عیسی مسیح را به سنهدرین نسبت می‌دهند، جای تردید است که کسی داستان مراقبت از دفن عیسی توسط یک عضو سنهدرین را اختراع کند. انتظار می‌رفت که داستان‌های مذهبی این وظیفه محبت‌آمیز را به یکی از رسولان، یکی از دوستان دیگر عیسی یا یکی از بستگان یوحنا تعمیددهنده – هر کسی به جز یک عضو سنهدرین! – نسبت دهند. اگر، همانطور که به نظر می‌رسد، روایت عذاب و دفن به دهه ۴۰ یا قبل‌تر برمی‌گردد، بسیار بعید به نظر می‌رسد که کسی داستانی درباره دفن جسد عیسی توسط یک عضو سنهدرین بسازد، زیرا افراد زیادی می‌توانستند چنین داستانی را رد کنند.

رایج‌ترین اعتراض به دفن عیسی مسیح در یک مقبره این است که پولس هیچ‌جا در نامه‌های خود از مقبره‌ای نام نمی‌برد. این اعتراض یک استدلال از سکوت است، بنابراین نسبتاً ضعیف است. کتاب اعمال رسولان گزارش می‌دهد که پولس در یکی از سخنرانی‌های تبلیغی خود از مقبره نام می‌برد (اعمال رسولان ۱۳:۲۹). البته لوقا می‌داند که یکی از اعضای سنهدرین، یوسف رمتی، مسئول دفن عیسی بود، و او این عضو را از بقیه سنهدرین جدا می‌کند (لوقا ۲۳:۵۰-۵۱). این واقعیت که لوقا این جزئیات را می‌داند اما گزارش می‌دهد که پولس به طور کلی‌تر درباره محکوم کردن و دفن کردن عیسی توسط سنهدرین صحبت می‌کند، نشان می‌دهد که لوقا به درستی آنچه را که پولس گفته گزارش کرده است.

به همه دلایل فوق، می‌توانیم با اطمینان بگوییم که یوسف رمتی عیسی مسیح را در یک مقبره دفن کرد.

مقبره خالی

با تأیید این موضوع که عیسی مسیح در یک مقبره دفن شده است، انکار گزارش انجیل‌ها مبنی بر خالی بودن مقبره چند روز پس از دفن دشوار می‌شود. باز هم، چندین مدرک از این نتیجه حمایت می‌کنند.

همانند داستان دفن، هر چهار انجیل گزارش می‌دهند که مقبره خالی بوده است. روایت یوحنا از کشف مقبره خالی به طور قابل توجهی با سه انجیل دیگر متفاوت است. در واقع، منتقدان اغلب استدلال می‌کنند که این روایت‌ها قابل قبول نیستند زیرا به نظر می‌رسد که هماهنگ کردن آن‌ها با جزئیات خاص با هم تقریباً غیرممکن است. اما درست همانطور که اختلافات در گزارش‌های یک شاهد عینی از یک تصادف رانندگی نمی‌تواند ثابت کند که تصادف رخ نداده است، بلکه ثابت می‌کند که گزارش‌های آن‌ها با هم تمرین نشده است، بنابراین نیز مشکلات هماهنگ‌سازی گزارش‌های انجیل درباره کشف مقبره خالی، واقعیت اصلی که همه این گزارش‌ها به آن شهادت می‌دهند را تأیید می‌کند.

روایت مرقس از کشف مقبره خالی فاقد مطالب دفاعی و تقریباً فاقد عناصر معجزه‌آسا یا الهیاتی است. باز هم، روایت‌های انجیل‌های بعدی شامل مطالب اضافی هستند که برخی از آن‌ها ممکن است از نظر الهیاتی یا دفاعی قابل‌توجه باشند (که به معنای پیش‌داوری در مورد ماهیت واقعی آن‌ها نیست). با این حال، روایت اصلی دیده شده در مرقس هیچ عنصری ندارد که یک منتقد بتواند به طور معقول از آن به‌عنوان پایه برای تلقی کردن داستان به عنوان یک داستان مذهبی ساختگی استفاده کند.

روایت متی درباره نگهبان قبر (متی ۲۸:۱۱-۱۵)، حتی اگر با برخی شک‌گرایی به‌عنوان یک داستان دفاعی مذهبی دیده شود، تأیید می‌کند که مقبره خالی بوده است. روایت متی منعکس‌کننده اختلاف در قرن اول بین یهودیان و مسیحیان است که در آن هر دو طرف قبول داشتند که مقبره خالی بوده و محافظت می‌شده است. یهودیان ادعا کردند که نگهبان خوابیده است؛

متی می‌گوید که رؤسای کاهنان به نگهبانان رشوه دادند تا این حرف را بزنند. با این حال، توجه داشته باشید که به هر حال، هر دو طرف قبول دارند که عیسی مسیح در یک قبر دفن شده بود که محافظت می‌شد و سپس خالی یافت شد. در واقع، ادعای یهودیان مبنی بر اینکه شاگردان عیسی جسد او را دزدیده‌اند، اولین توضیح جایگزین غیر مسیحی برای مقبره خالی است که ثبت شده است.

در پاریس، یک لوح مرمر سفید از ناصره وجود دارد که دارای فرمانی از سزار با تاریخ حدود ۴۵ تا ۵۰ پس از میلاد است که دستور می‌دهد مقبره‌ها “برای همیشه دست نخورده باقی بمانند” و هر کسی که اجساد را از چنین مقبره‌هایی خارج کند، مجازات اعدام خواهد شد. کلودیوس که از سال ۴۱ تا ۵۴ پس از میلاد سزار بود، سرقت قبر را با ناآرامی در رم بین یهودیان و مسیحیان در زمان سلطنت خود مرتبط دانست.

در سال ۴۹ پس از میلاد، او به دلیل این ناآرامی که نویسنده رومی سوئیتونیوس آن را «خریستوس» یعنی مسیح نامید، تمام یهودیان را از رم اخراج کرد. فرمان روی لوح ممکن است به دلیل شایعه سرقت جسد توسط شاگردان عیسی مسیح صادر شده باشد. اگر این درست باشد، همانطور که به نظر می‌رسد، شایعه سرقت جسد توسط شاگردان حداقل از دهه ۴۰ آغاز شده است، زمانی که اکثر رهبران یهودی که بر محکومیت عیسی ریاست می‌کردند هنوز زنده بودند. این یک مدرک اولیه دیگر از خالی بودن قبر است.

انجیل‌ها توافق دارند که اولین کسانی که مقبره خالی را کشف کردند، پیروان زن عیسی مسیح بودند، نه رسولان مرد او. بسیار بعید است که نویسندگان مرد چنین داستانی را اختراع کنند زیرا شهادت یک زن ارزش کمی یا هیچ ارزشی نداشت.

عیسی مسیح

معمای جسد ناپدید شده

دیدیم که جسد عیسی مسیح در یک مقبره دفن شد و چند روز بعد، مقبره خالی یافت شد. جسد عیسی آنجا نبود. توضیح انجیل‌ها مشهور است: خدا عیسی را از مردگان برانگیخت. با این حال، برخی از شکاکان، ضمن پذیرش مقبره خالی، سعی کرده‌اند آن را به گونه‌ای دیگر توضیح دهند.

ما قبلاً به اولین توضیح اشاره کردیم که از سوی برخی مخالفان یهودی مسیحیت آمده است – اینکه شاگردان جسد را دزدیده‌اند. برای بحث، نگهبان را فراموش می‌کنیم (هرچند همان مخالفان اعتراف کردند که نگهبان آنجا بوده است). حتی اگر شاگردان فرصت دزدیدن جسد را داشتند، انگیزه‌ای نداشتند. اعدام عیسی مسیح بر روی صلیب او را در نظر آن‌ها به عنوان یک پیامبر دروغین یا مسیح دروغین مشخص می‌کرد. چرا آن‌ها باید جسد را می‌دزدیدند؟ هرگز پاسخ قانع‌کننده‌ای برای این سوال داده نشده است.

توضیح دیگری که گاهی ارائه شده است این است که زنان به قبر اشتباهی رفته‌اند. صادقانه بگویم، این توضیح بوی ناامیدی می‌دهد. انجیل‌ها گزارش می‌دهند که زنان تماشاگر دفن عیسی بودند (مثلاً مرقس ۱۵:۴۷)، بنابراین آن‌ها می‌دانستند قبر صحیح کجاست. فکر کردن به اینکه زنان به قبر اشتباهی رفته‌اند و بلافاصله به این نتیجه رسیده‌اند که عیسی مسیح قیام کرده است، پوچ است. ادعا کردن اینکه هیچ‌کدام از زنان، مردان، سنهدرین یا رومی‌ها متوجه این اشتباه نشده‌اند، حتی پوچ‌تر است.

بهترین توضیح برای مقبره خالی این است که عیسی مسیح از مردگان برخاست. این همچنین توسط ظهورهای پس از رستاخیز عیسی برای هر دو گروه زنان و مردان پیرو در طول زمان پشتیبانی می‌شود.

علی وحیدی

The persianchristianway website is a Persian-language online resource dedicated to promoting Christian teachings and providing resources for Persian-speaking Christians. The website is managed by Ali Vahidi and includes a wide range of audio and visual materials on Christian teachings. Ali Vahidi, the director of The Way of Christ website, is a committed Christian who has been active in the Persian-speaking Christian community for over 2 years. The Way of Christ is a valuable resource for Persian-speaking Christians seeking to deepen their faith and connect with other Christians. The website offers a wide range of materials and tools that can help Christians at all stages of their faith journey.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا