4 کلید برای ارتباط بهتر کشیشان با نسل هزاره
4 Keys for Pastors to Better Connect with Millennials
نسل هزاره (متولدین بین اوایل دهه 1980 و اوایل دهه 2000) گروهی بزرگ و متنوع هستند که نیازها و ترجیحات خاص خود را دارند. برای کشیشان، ارتباط با این نسل و ارائه تجربیات معنادار مذهبی برای آنها می تواند چالش برانگیز باشد. با این حال، با کمی تلاش و در نظر گرفتن، کشیشان می توانند گام هایی برای برقراری ارتباط بهتر با نسل هزاره و جذب آنها به جامعه مذهبی بردارند.
۱. سیاه، سفید و خاکستری را تایید میکنیم
نسل هزارهای که ما به آنها دست پیدا میکنیم، قدردان اعتقادات مذهبی قوی ما هستند. آنها ضدآموزه یا مخالف اعترافنامهها و شعارهای مذهبی نیستند. آنها قدردان ارتباط با کلیسای گذشته ما و امنیتی هستند که این اعتقادات صریح به همراه دارند. اما آنها همچنین میخواهند بدانند که برخی از مناطق خاکستری هستند.
آنها از قطعیت مطلق در هر موضوعی دوری میکنند، زیرا به طور غریزی میدانند که فساد و ذهنیت محدود ما مانع از دانستن همه چیز میشود. آنها به دنبال مناطق خاکستری برای دور زدن حقیقت نیستند، بلکه به دنبال این هستند که بفهمند برخی چیزها همچنان راز باقی میمانند، یا حداقل نامعلوم هستند. این بدان معناست که فضایی برای رشد و حوزههایی برای کاوش وجود دارد.
۲. بر جامعه به جای برنامهها تمرکز میکنیم
برنامهها چیز بدی نیستند. آنها میتوانند خوب باشند و اغلب ضروری هستند. اما آنچه این نسل جوانتر بیشتر از هر چیزی میخواهد، حس واقعی جامعه است. آنها فراتر از کلاسی برای شرکت، خواهان روابطی عمیق هستند که توانایی آرامش و رویارویی، به اشتراک گذاشتن غمها و شادیها را داشته باشد. در چنین جامعهای است که کار مأموریتی شاگردی میتواند شکوفا شود.
۳. بر جنبه تجربی الهیات تأکید میکنیم
هدف الهیات فقط اطلاعرسانی نیست. هدف الهیات پرستش است و میوهی الهیات، تحول است. و الهیات، اگر به خوبی انجام شود، همیشه ارتباط بین حقیقت و تجربه را نشان میدهد. این نسل جوانتر خواهان تجربه است و دوست دارد عمیقتر شود.
این نسل به دنبال گامهایی برای برداشتن در حوزهای از زندگی نیست. آنها می خواهند خدایی را در میانهی زندگی خود بشناسند که آنها را به عمل فرا می خواند.
۴. گوش میکنیم و سعی میکنیم درک کنیم
حین بازی ورق، با خانم جوان صحبت میکردم و او اعتراف کرد که یکی از دلایل اصلی دوری او از کلیسا، مواضع علنی و سختگیرانهی ما در مورد مسائل اجتماعی است. توضیح دادم که دست کشیدن از اعتقاداتمان، ریاکاری و «غیر واقعی» خواهد بود. ما معتقدیم که کتاب مقدس کلام خداست و خود را تسلیم آن میکنیم. اما اعتراف کردم که همچنین زمانی که اعتقادات ما بدون دلسوزی حفظ و اعلام شود، ما شکست میخوریم. ما باید در شناخت مسائل و همچنین شناخت افراد و نحوه صحبت با افرادی که با ما تفاوت دارند، بهتر عمل کنیم.
بخشی از این در اهمیت گوش دادن به دیگران با هدف درک آنها دیده میشود. این به آنها اجازه میدهد تا درگیر شوند و به ما اجازه میدهد تا در مورد یک موضوع یا زندگی یک فرد واضحتر و دقیقتر صحبت کنیم. بنابراین، ما تلاش میکنیم با عشق به روشنی صحبت کنیم و برای درک افرادی که داخل و خارج از کلیسا خدمت میکنیم، سخت کار کنیم.