جهنم چیست و آیا خدا جهنم را آفرید؟
از آنجایی که کتاب مقدس درباره جهنم سخن میگوید، ما باید با واقعیت وجود جهنم روبرو شویم. هدف من کمک به شما برای درک جهنم و دلیل آفرینش آن توسط خداست.
وقتی میپرسید “آیا خدا جهنم را آفرید؟” پاسخ ساده و کوتاه این است که بله. نمیدانم این باعث آرامش یا ناراحتی شما میشود، زیرا میدانم ایده جهنم برای برخی افراد با یک خدای مهربان ناسازگار به نظر میرسد. بسیاری از مردم پرسیدهاند که چرا یک خدای مهربان افراد خوب را به جهنم میفرستد؟ پاسخ به این سوال نیاز به توضیح زیادی دارد که در اینجا نمیتوانم آن را انجام دهم (اگرچه جی. وارنر والاس و جوئل بییک منابعی در زیر دارند که به پاسخ دادن به این سوال کمک میکنند).
با این حال، از آنجایی که کتاب مقدس از جهنم سخن میگوید، باید با واقعیت وجود جهنم روبرو شویم. هدف من کمک به شما برای درک جهنم و دلیل آفرینش آن توسط خداست.
یک نکته مهم برای روشن شدن. میدانم کتاب مقدس از اصطلاحات مختلفی استفاده میکند که ما اغلب آنها را با جهنم مرتبط میکنیم. آنها عبارتند از:
شیئول (یا هادس)
جهنم (Gehenna)
دریاچه آتش
بیشتر بخوانید : آیا فرشته ارشدی به نام راگول در کتاب مقدس وجود دارد؟
فرست محتوا
چرا خدا جهنم را آفرید؟
«پس به کسانی که در طرف چپ او هستند، خواهد گفت: ای ملعونان، از من دور شوید به آتش جاودانی که برای ابلیس و فرشتگانش آماده شده است.» (متی ۲۵:۴۱)
برای درک اینکه چرا خدا جهنم را آفرید، باید غرور منجر به شورش را درک کنید. قبل از اینکه شیطان به آنچه امروز میشناسیم تبدیل شود، لوسیفر، ستاره صبح بود. او با تکبر و غرور، آرزو داشت خدا را از تخت به زیر بکشد و خودش بر آن بنشیند. تلاش احمقانه او توسط میل او برای مورد پرستش قرار گرفتن انگیزه گرفت. به آنچه اِشَعیا ثبت کرده است توجه کنید.
«تو در دل خود گفتی: من به آسمانها بالا خواهم رفت؛ تخت خود را بالاتر از ستارگان خدا قرار خواهم داد؛ بر کوه اجتماع، بر بلندترین قله کوه زاپون خواهم نشست. من بالاتر از ابرها بالا خواهم رفت؛ خودم را مانند حضرت عالی خواهم ساخت.» (اشعیا ۱۴:۱۳-۱۴)
به دلیل این عمل، خدا شیطان و یک سوم فرشتگان آسمان را از آسمان بیرون راند. شیطان و شیاطینش اکنون در این قلمرو زمینی فعالیت میکنند، زیرا شیطان به عنوان خدای این جهان شناخته میشود.
او و شیاطینش میدانند که داوریشان در راه است. خدا جهنم را به عنوان مکانی برای داوری نهایی شیطان و فرشتگانش آفرید، و روزی شیطان و همه شیاطینش را به آن آتش جاودانی خواهد افکند.
«و ابلیس که آنها را فریب داده بود، به دریاچه آتشسوزان افکنده شد، جایی که به حیوان و پیامبر دروغین افکنده شده بودند. آنها روز و شب تا ابد عذاب خواهند کشید.» (مکاشفه ۲۰:۱۰)
آیا خدا جهنم را برای انسانها آفرید؟
خدا جهنم را برای انسانها نیافرید. متأسفانه، افرادی خواهند بود که در نهایت به آنجا ختم میشوند. در نهایت، دلیل آن بسیار شبیه به دلیلی است که شیطان به آنجا ختم شد. این مسئله به باور، طغیان و سروری مربوط میشود. در یوحنا فصل ۳، عیسی چیزی گفت که باید برجسته شود، به ویژه در مورد جهنم و داوری.
«هر که به او ایمان آورد محکوم نمیشود، لیکن هر که ایمان نیاورد، از پیش محکوم است، زیرا به نام پسر یگانه خدا ایمان نیاورده است. و این است داوری که نور به جهان آمد، و مردم تاریکی را بیشتر از نور دوست داشتند، زیرا اعمالشان بد بود.» (یوحنا ۳:۱۸-۱۹)
در این آیه، شما همان دانههایی را میبینید که قبل از بیرون رانده شدن از بهشت در قلب لوسیفر زندگی میکردند، همچنین در انسانها زندگی میکنند. بسیاری از مردم تصمیم میگیرند برای خواستههای خود زندگی کنند و سروری عیسی را رد کنند.
آیا خدا مردم را به جهنم میفرستد؟
خدا مردم را به جهنم نمیفرستد. مردم به دلیل انتخاب خود به آنجا میروند. برخی از مردم از انتخابی که میکنند آگاه نیستند. وقتی فردی تصمیم میگیرد به عیسی ایمان نیاورد و طبق خواستههای خود زندگی کند، جهنم انتخاب اوست. برای برخی، مانند لوسیفر، این مسئله به نخواستن اجازه دادن به عیسی برای نشستن بر تخت زندگی آنها مربوط میشود. آنها فکر میکنند: «چرا خدا باید در این مکان بنشیند؟ من سزاوار نشستن آنجا هستم.»
از این گذشته، بسیاری معتقدند، همانطور که شاعر ویلیام ارنست هنلی نوشت: «من صاحب سرنوشت خود و ناخدای روح خود هستم.» کسانی که این مسیر را دنبال میکنند، متوجه نمیشوند که برای این انتخاب عواقبی وجود دارد.
چهار ویژگی که واقعیت جهنم را تعریف میکنند
«پس پادشاه به خادمان گفت: دست و پایش را ببندید و به بیرون، در تاریکی بیندازید؛ آنجا گریه و دندانقايشي خواهد بود.» (متی ۲۲:۱۳)
1. جهنم مکانی ابدی است.
از آنجایی که ما موجودات محدودی هستیم، نمیتوانیم بینهایت را به طور کامل درک کنیم. اگر تا به حال سعی کردهاید درباره آن فکر کنید، به نقطهای رسیدهاید که دیگر معنایی ندارد. در وجود فعلی ما، همه چیز آغاز و پایانی دارد. این در مورد بینهایت صدق نمیکند. وقتی شروع شد، پایان نخواهد یافت. این برای کسانی که به بهشت میروند و کسانی که به جهنم میروند صادق است. کشیش قدیمی من میگفت: «ده هزار سال دیگر، کجا خواهید بود؟» برای همه ما، یا از حضور خدا لذت خواهیم برد یا برای همیشه از آن جدا خواهیم شد.
2. جهنم مکانی تاریک است.
شاید بدترین جنبه جهنم این است که خالی از نور و بدون حضور خداست. صرف نظر از اینکه این زندگی چقدر بد شود، شما هرگز یک روز را بدون حضور خدا زندگی نکردهاید. خورشید هر صبح طلوع میکند و هر عصر غروب میکند و رحمتهای خدا هر روز تجدید میشود (مراثی ۳:۲۲-۲۳). با این حال، در جهنم، حضور خدا نخواهد بود. هیچ فرصتی برای رحمت جدید وجود نخواهد داشت، زیرا جهنم مکانی تاریک و برای داوری محفوظ است.
3. جهنم مکانی برای پشیمانی است.
در متی، عیسی درباره جهنم صحبت میکند و از گریه یاد میکند. وقتی به این موضوع فکر میکنم، معتقدم پشیمانی یکی از دلایل مهم چنین گریهای خواهد بود. در آن مکان جدایی ابدی از خدا، پشیمانی قلب کسانی را که خود را در آنجا مییابند، فرا خواهد گرفت. آنها تمام عمر خود را برای انتخابهایشان ناله خواهند کرد و عواقب اعمال خود را درک خواهند کرد. متأسفانه، خیلی دیر خواهد شد.
وزن فرصتهای از دست رفته و رد شده، روح آنها را سنگین خواهد کرد. برای تمام ابدیت، آنها به زمانهایی که میتوانستند به عیسی ایمان بیاورند اما روی گرداندند، فکر خواهند کرد. درک آزاردهنده آنچه میتوانست باشد، همراه با دانستن اینکه فرصت نجات داشتند اما راه دیگری را انتخاب کردند، اندوه عمیق آنها را تقویت خواهد کرد.
نمیدانم شما چه احساسی دارید، اما این به عنوان یک یادآوری جدی از اهمیت پذیرش پیشنهاد فیض و بخشش خدا در این زندگی عمل میکند. وقتی فیض او را دریافت میکنید، از پشیمانی ابدی که در انتظار کسانی است که عشق و نجات او را رد میکنند، اجتناب خواهید کرد.
4. جهنم مکانی برای عذاب است.
مکاشفه به ما اطلاع میدهد که تجربه ابدی جهنم یکی از عذابها خواهد بود. عیسی به آن به عنوان دندانقايشي اشاره میکند که اغلب با کسی که درد زیادی دارد همراه است. همانطور که فیض خدا در بهشت تجربهای است که نمیتوانیم تصور کنیم، وحشتهای جهنم نیز فراتر از هر چیزی است که بتوانیم تصور کنیم. تفاوت این است که به جای تجربه فیض، با قضاوت روبرو هستید. هشدار جهنم به عنوان یک یادآوری هوشیارانه از نتیجه احتمالی زندگی در شورش علیه خدا عمل میکند که در نهایت شیطان را به آنجا خواهد برد و دلیل اینکه خدا در وهله اول جهنم را آفرید.
در سالهای گذشته، مردم پیامهایی از جهنم، آتش و گوگرد برای هشدار دادن به آنها موعظه میکردند و در برخی موارد سعی میکردند مردم را بترسانند تا از عیسی پیروی کنند. این معمولاً کار نمیکند. همانطور که این مقاله را نوشتم، میخواستم شما را از واقعیت جهنم و ویژگیهای آن آگاه کنم. مهمتر از آن، امیدوارم بفهمید عیسی برای شما چه کرد و چه رنجی کشید. او مجازات را پذیرفت تا شما مجبور نباشید.
مجازاتی که او پذیرفت، گواه واقعیت وحشتناک بودن جهنم است. اگر این را میخوانید، بدانید که خدا جهنم را برای شما نیافریده است. او راهی را در عیسی ایجاد کرده است، بنابراین شما نیازی به رفتن به آنجا ندارید. این نشان میدهد که عشق او به شما چقدر بزرگ است. من دعا میکنم که امروز عشق او را که در مسیح یافت میشود، در آغوش بگیرید، زیرا بازوهای او برای استقبال از شما در پادشاهیاش باز است.
در اینجا برخی دیدگاهها در مورد سوالات مرتبط با خدا و جهنم آورده شده است.
چرا خدا افراد خوب را به جهنم میفرستد؟
اخیراً در مورد وجود و ماهیت جهنم وبلاگنویسی کردهام و جای تعجب نیست که بازخورد زیادی از مسیحیان و غیرمسیحیان دریافت کردهام (که بسیاری از آنها خصمانه بود). این موضوع مؤمنان و غیرمؤمنان را قطبی میکند. بسیاری از مسیحیان در تطبیق رحمت خدا با مکانی برای عدالت دائمی مشکل دارند، در حالی که برخی دیگر ترجیح میدهند باور کنند خدا روحهای سرکش را نابود میکند تا اینکه آنها را برای همیشه به جهنم محکوم کند.
غیرمومنان اغلب به ظاهراً ناعادلانه بودن خدا در رابطه با کسانی که یا عیسی را رد میکنند یا در مورد او نشنیدهاند اشاره میکنند. پس از همه، میلیونها انسان خوب در جهان وجود دارند که مسیحی نیستند. آیا عادلانه است که خدا افرادی را که در غیر این صورت خوب هستند مجازات کند؟ آیا خدای خوبی افراد خوب را به جهنم میفرستد؟
خبر خوب این است که خدا افراد خوب را به جهنم نمیفرستد؛ از این مطمئن هستیم. اما، خبر بد این است که افراد “خوب” بسیار نادرتر از آن چیزی هستند که اکثر شکگراها (و بسیاری از مسیحیان) حاضرند بپذیرند. جهانبینی مسیحی ماهیت واقعی انسان و حاکمیت شگفتانگیز خدا را توصیف میکند، و هنگامی که این حقایق درک شوند، هیچکس انتظار ندارد که “خوب بودن” خود شایسته بهشت باشد.
انسانها (به طور ذاتی) “خوب” نیستند
نیازی نیست به کودکان نوپای خود خودخواهی، بی صبری، بی ادبی و خودمحوری را یاد بدهیم؛ بلکه باید به آنها کاملاً برعکس این موارد را آموزش دهیم. ما با “خوبی” فداکارانه به دنیا نمی آییم. باید به ما عشق ورزیدن، فراتر از نیازها و خواستههای خود فکر کردن، به اشتراک گذاشتن و قدردانی از دیگران را بیاموزند. سرخط خبرهای روزانه پر از نمونههایی از مردان و زنانی جوان است که به آنها عشق ورزیدن و احترام به قانون را یاد ندادهاند.
وقتی به جوانان به درستی آموزش داده نشود و پرورش پیدا نکنند، به ذات درونی خود بازمیگردند. و اگر با خودمان صادق باشیم، هر یک از ما باید اعتراف کنیم که اغلب در کنترل خشم، شهوت یا غرور خود مشکل داریم. ما ذاتاً موجوداتی فاسد هستیم که تمام تلاش خود را برای مهار ذات فاسدمان میکنیم. کتاب مقدس به سادگی ماهیت ذاتی فاسد انسانها را به رسمیت میشناسد (همانطور که در رومیان ۳: ۱۰-۱۸ توضیح داده شده است).
بهشت (به طور ذاتی) “بینقص” است
اگر خدایی وجود داشته باشد، او مسئول خلق همه چیز در جهان هستی است. این بدان معناست که خدا ماده را از غیرماده و زندگی را از غیرزنده خلق کرده است. اگر این درست باشد، پس خدا دارای قدرت باورنکردنی، بی نهایت و توصیف ناپذیری است. با چنین قدرتی، خدا مطمئناً قدرت حذف نقص را دارد. به همین دلیل است که ما به عنوان مسیحیان معتقدیم خدا کامل است؛
او توانایی حذف نقص را دارد. خدای مسیحیان به هر حال یک “خدای خوب” نیست. او یک “خدای کامل” است. معیار او “خوبی” نیست، بلکه “کمال” است. سوال واقعی که هر یک از ما باید از خود بپرسیم این نیست که “آیا ما خوب هستیم؟”، بلکه این است که “آیا ما کامل هستیم؟” آیا هیچ یک از ما میتوانیم در اینجا پاسخ مثبت بدهیم؟ حتی اگر آموزههای کتاب مقدس را رد کنیم، اما احتمال وجود یک خدای قادر مطلق را بپذیریم، باید اذعان کنیم که معیار او کمال خواهد بود و ما در نهایت از رسیدن به آن استاندارد باز خواهیم ماند.
خدا افراد خوب را به جهنم نمیفرستد
برای اینکه خودمان را “خوب” در نظر بگیریم، معمولاً باید بخش زیادی از آنچه فکر میکنیم و بسیاری از کارهایی را که انجام دادهایم نادیده بگیریم. برعکس، خدا افراد خوب را به بهشت هم نمیفرستد. “خوب” به سادگی در مقابل کمال بهشت به اندازه کافی “خوب” نیست. خدای مهربان موجوداتی را که به لحاظ “عملی” ناقص هستند با ارائه هدیه رایگان بخشش نجات میدهد (رومیان ۶:۲۳). هنگامی که این پیشنهاد را میپذیریم، با پوشاندن خود به کمال عیسی، از نظر “موقعیت” کامل میشویم (عبرانیان ۱۰:۱۴).