نعمان کیست و چه نقشی در کتاب مقدس دارد؟

نعمان کیست؟ نعمان یکی از آن شخصیت‌های کتاب مقدس است که احتمالا داستانش را شنیده‌اید اما اسمش به یادتان نمانده. او در عهد عتیق زندگی می‌کرد و با الیشا، یکی از قدرتمندترین پیامبران تاریخ، ارتباط داشت. نعمان اسرائیلی نبود، اما با خدای اسرائیل برخورد جالبی داشت. او برای درمان بیماری‌ای که زندگی‌اش را نابود کرده بود، به نزد الیشا رفت.

داستان نعمان در کتاب مقدس چیست؟(نعمان کیست؟)

برای این سوال “نعمان کیست” باید بگوییم نعمان اسرائیلی نبود، اما برخورد جالبی با خدای اسرائیل داشت. او برای درمان بیماری‌ای که زندگی‌اش را نابود کرده بود، به نزد الیشا رفت. داستان او، داستانی از فروتنی و گوش دادن به خداست، حتی زمانی که خدا از ما می‌خواهد کارهایی انجام دهیم که تمایلی به انجام آن‌ها نداریم. ما داستان، بیماری و درس‌هایی که می‌توانیم امروز از او بیاموزیم را بررسی خواهیم کرد.

قبل از اینکه به داستان نعمان بپردازیم و بگوییم نعمان کیست، باید خود نعمان را بشناسیم. همانطور که قبلا ذکر شد، او اسرائیلی نیست. او فرمانده ارتش آرام یا همان سوریه امروزی است.
سوریه گاهی با اسرائیل درگیر بود، اما در زمان پیامبر الیشا که در دوره پادشاهان اسرائیل زندگی می‌کرد، به نظر نمی‌رسد چنین بوده باشد. یا حداقل، اسرائیل مشکلات بزرگتری با لیست فاسد پادشاهان خود داشت. به نظر می‌رسد خداوند در زمان نعمان به عنوان فرمانده جنگ، به آرام لبخند زده است و همه او را بسیار تحسین می‌کنند.

تا اینکه به بیماری جذام مبتلا می‌شود. باید درک کنیم که تمدن‌های باستانی واژگان محدودی برای بیماری‌های پوستی داشتند. بنابراین، جذام می‌توانست انواع مختلفی از بیماری‌ها باشد، اما صرف نظر از نوع آن، همیشه فرد مبتلا را طرد می‌کرد. آن‌ها مجبور بودند در حومه شهرها زندگی کنند و نمی‌توانستند به مکان‌های مقدس بروند یا با مردم ارتباط برقرار کنند.
یک دختر برده که از اسرائیل اسیر شده بود، به همسر نعمان درباره پیامبری در پادشاهی شمالی اسرائیل، یعنی سامره می‌گوید. او می‌گوید که این پیامبر می‌تواند به درمان نعمان کمک کند.

این خبر به نعمان می‌رسد و او از پادشاه آرام کمک می‌خواهد. پادشاه آرام نامه‌ای همراه با رشوه هنگفتی برای درمان نعمان به پادشاه اسرائیل می‌فرستد. از آنجایی که پادشاه از یک پس‌زمینه بت‌پرستی آمده بود، احتمالا به کاهنان بت‌پرست عادت داشت که قبل از قربانی کردن یا انجام معجزه باید از قبل پول می‌گرفتند. او همچنین دلایل خاصی برای درمان داشت. جذامیان ناپاک تلقی می‌شدند و اغلب در انزوا زندگی می‌کردند، بنابراین نعمان احتمالا نمی‌توانست در شرایط خود هیچ کمپینی را رهبری کند. پادشاه می‌خواست بهترین فرمانده خود را درمان کند تا بتوانند فتح‌های خود را ادامه دهند.

پادشاه اسرائیل از نامه گیج می‌شود، زیرا خودش نمی‌توانست مردم را شفا دهد. او نگران است که سوریه می‌خواهد علیه او جنگ راه اندازی کند.
وقتی الیشا از این موضوع مطلع می‌شود، نعمان را به خانه خود می‌آورد. وقتی نعمان می‌رسد، الیشا به او می‌گوید هفت بار در رود اردن خود را بشوید.
رود اردن ظاهراً به عنوان رودخانه تمیز شناخته نمی‌شد. نعمان آن را منزجر کننده یافت.

به عنوان یک مقام بالاتر، نعمان تصور می‌کرد که “رفتار ویژه” و معجزه بهتری دریافت خواهد کرد – بهتر از این است که به او گفته شود در یک رودخانه کثیف شستشو کند. بنابراین او عصبانی شد و رفت.
خدمتکارانش او را متقاعد می‌کنند که حرف‌های الیشا را گوش کند. او با اکراه هفت بار خود را شست و بلافاصله شفا یافت. الیشا از پذیرش پول برای این معجزه خودداری می‌کند و نعمان اذعان می‌کند که به همین دلیل خدا تنها خدای واقعی است.

بیشتر بخوانید : مریم مقدس کیست و چه نقشی در زندگی مسیح داشت؟

آیا نعمان به خاطر گناهانش به جذام مبتلا شده بود؟(نعمان کیست؟)

در کتاب مقدس نمونه‌هایی می‌بینیم که افراد به خاطر کارهای نادرست به بیماری مبتلا می‌شوند. مثلاً هرُد که ادعا می‌کند خداست (یا جلوی دیگران را برای گفتن این موضوع نمی‌گیرد) توسط کرم‌ها خورده می‌شود (یا طبق نظر برخی محققان، بیماری وحشتناک روده‌ای). آسا به دلیل نافرمانی به بیماری پا مبتلا می‌شود. میریام به خاطر صحبت علیه همسر خارجی موسی به جذام مبتلا می‌شود. در زمان عهد قدیم و جدید، این باور رایج بود که اگر کسی بیماری داشت، به دلیل کار اشتباهی بود که انجام داده بود.

اما موارد دیگری نیز در کتاب مقدس وجود دارد که افراد بدون هیچ تقصیری به بیماری مبتلا می‌شوند. در مورد ایوب، او کار اشتباهی نکرده بود، بنابراین باید هنگام فرضیه‌سازی خودکار در مورد اینکه کسی بیماری خود را به دست آورده است، احتیاط کنیم. بالاخره عیسی وقتی مردم را شفا می‌داد، روشن کرد که همه آن‌ها کاری برای به دست آوردن بیماری‌های خود انجام نداده‌اند. آن‌ها فقط چنین بیماری‌هایی داشتند تا قدرت خدا را از طریق معجزه ببینند.
در مورد نعمان، کتاب مقدس سکوت می‌کند که آیا او کار اشتباهی کرده است. تمام آنچه پادشاهان دوم ۵ می‌خواهد به ما بگوید این است که او بیماری داشته و خداوند آن را شفا داده است.

برخی از دانشمندان یهودی “لعنت” یا بیماری نعمان را در ادبیات ربانی مانند تلمود و میدراش توضیح داده‌اند.
آن‌ها به زنی نگاه می‌کنند که او از اسرائیل اسیر کرده بود و او را برای همسرش به عنوان برده درآورد. خدا در عهد قدیم بسیار واضح می‌گوید که با اسیر شدن مردم خود مخالف است. به خصوص پس از اینکه اسرائیل مدت زیادی را به عنوان برده در مصر گذراند، خدا افکار خود را در شریعت لاویتی روشن کرد.

بنابراین شاید او به دلیل اسیر کردن نادرست زن اسرائیلی مورد اصابت قرار گرفته بود. الیشا هرگز به نظر نمی‌رسد که وقتی به نعمان می‌گوید خودش را بشوید، به یک طرف یا طرف دیگر اشاره کند. اما الیشا به نظر می‌رسد مشکل واقعی نعمان را می‌بیند: غرور او.

نعمان فکر می‌کرد که سزاوار بهترین رفتار است. به عنوان یک فرد طبقه بالا، او احتمالاً به زندگی بسیار راحتی عادت کرده بود که مردم بهترین چیزها را به او می‌دادند.
صرف نظر از اینکه بیماری نعمان ناشی از ربودن نادرست دختر، غرور یا فقط شرایط صرف بوده است، او در نهایت با فروتنی و ستایش خدا بیرون می‌آید.

درس‌هایی از داستان نعمان در کتاب مقدس(نعمان کیست؟)

الان که فهمیدیم نعمان کیست داستان نعمان می‌تواند چیزهای زیادی درباره خودمان به ما بیاموزد. نعمان که تا حدودی دشمن اسرائیل بود، جسارت زیادی داشت که از یک پیامبر اسرائیلی معجزه بخواهد، به خصوص پس از اینکه یکی از آنها را اسیر کرده بود. اما خدا به او پاسخ داد – هرچند نه به روشی که انتظار داشت. اگر واقعاً با قلبی پشیمان این بخش را تحلیل کنیم، می‌توانیم دو درس مهم زندگی را از نعمان بیاموزیم، شاید نیاز خودمان به فروتنی را نیز ببینیم.

نعمان مشکل غرور داشت: اگر صادق باشیم، ما هم داریم. ما اغلب فکر می‌کنیم زندگی ما باید به یک روش خاص پیش برود. وقتی بیماری یا شرایط سخت دیگر وارد زندگی ما می‌شود، تمایل داریم بسیار ناراحت شویم. فراموش می‌کنیم که در دنیایی سقوط کرده زندگی می‌کنیم و به طبیعت سقوط کرده آن کمک کرده‌ایم. ما شفای یا هر چیز دیگری را مستحق نیستیم. بسیاری از مواقع، خدا به غرور ما ضربه می‌زند. وقتی خودمان را در شرایط دشوار می‌یابیم، آن غرور فروکش می‌کند. همانطور که نعمان نیاز داشت در اردن شستشو کند، همه ما نسخه‌های خود از رود اردن را داریم. ممکن است نیاز به فروتنی برای پاک شدن را بپذیریم.

نعمان می‌خواست خدا به یک روش خاص عمل کند: جالب است که پادشاه آرام سعی کرد پادشاه اسرائیل را برای انجام این معجزه رشوه دهد. حتی بعد از اینکه نعمان خدا را ستایش می‌کند، سعی می‌کند به الیشا پول بدهد. او تصویر بزرگ را کاملاً نمی‌فهمد. او نمی‌تواند از ثروت یا موقعیت برای به دست آوردن آنچه می‌خواهد در این شرایط استفاده کند. به همین ترتیب، اگرچه همه ما ثروتمند نیستیم (نویسنده مقاله مطمئناً از آن فاصله زیادی دارد)، ممکن است سعی کنیم خدا را رشوه دهیم. با وعده‌ها، هدایا، دعاها … وقتی خدا همه چیز ما را دارد. ما نمی‌توانیم او را با دارایی‌ها، زمان، هیچ‌کدام از این‌ها تحت تأثیر قرار دهیم.

اگر صادق باشیم، گاهی اوقات می‌توانیم خیلی شبیه نعمان باشیم. ما جرأت می‌کنیم وقتی گناهان بزرگی مرتکب شده‌ایم، بیشتر بخواهیم، و سپس به خاطر راه‌حل‌های خدا برای مشکلاتمان از او عصبانی می‌شویم. ممکن است در رود اردن شستشو دهیم و اجازه دهیم خدا فقط به روش‌هایی که می‌تواند ما را تغییر دهد.