چرا و چگونه باید کتاب مقدس را بخوانیم؟ بخش اول

چرا و چگونه باید کتاب مقدس را بخوانیم؟
در زمانی زندگی میکنیم که بیش از هر زمان دیگری به هم متصل هستیم. به محض وقوع یک اتفاق در هر جای جهان، فورا از آن باخبر میشویم.
اما با وجود این همه اطلاعات، تشخیص اطلاعات مهم از اطلاعات بیاهمیت کار دشواری است.
برای بسیاری از مردم، انجیل کمی به نظر قدیمی میاد یا فهم آن سخت است. انجیل در قرن بیست و یکم چه چیزی برای گفتن میتواند داشته باشد.
در قرن هجدهم، ول تر فیلسوف فرانسوی پیشبینی نمود که انجیل ظرف ۱۰۰ سال آینده بعد از زندگی‌اش به موزه خواهد پیوست و فلسفه های پیشرفتهترین جای آن را خواهند گرفت.
اما امروز، انجیل همچنان محبوبترین کتاب در دنیا ست. موفقترین اثر ادبی در تاریخ است.
هر سال بیش از ۱۰۰ میلیون انجیل فروخته یا توزیع میشود. برنامه یورژن بایبل بیش از ۲۰۰ میلیون بار دانلود شده است.
چرا و چگونه باید کتاب مقدس را بخوانیم؟
در حقیقت، آنقدر محبوب است که از لیست هفتگی کتابهای پرفروش خارج شده است.
به نظر بسیاری از مردم، انجیل محبوبترین کتاب در همه زمانها بوده است زیرا قویترین کتاب هم بوده است. قدرت تغییر افراد و جوامع را دارد.
در روز تاجگذاری، به ملکه انگلیس یک کتاب انجیل دادند که روی آن نوشته بودند: با این کتاب، ما به شما ارزشمند ترین چیز در جهان را هدیه میدهیم.
انجیل بینهایت ارزشمند است. نگارنده مزامیر، انجیل را اینطور توصیف میکند: ارزشمند تر از طلا؛
کتاب مزامیر ۱۹: ۱۰. در واقع آن قدر ارزشمند است که برخی جونشون رو به خطر انداختن تا آن را با دیگران سهیم شوند.

انجیل از طرف خداوند وحی شده است .
مثلا پولوس میگوید: تمامی کتب از الهام خداست.
این طور به نظر میرسد وقتی آن را میخوانیم، نشانههایی از حقیقت را میبینیم و ثابت میکند .که این ‌طور هست و این را در زندگی خودمان میتوانیم متوجه شویم. زمانی که آن را عملی کنیم و میخوانیم حس میکنیم خدا از این طریق با من حرف میزند. او میگوید: ما کورکورانه در جستجوی خدا نیستیم یا در انتظار او که بر ایمان نخست سخن بگوید زیرا خداوند پیشتر سخن گفته است و چیزی فراتر از آن نیست ما باید ببینیم کدام بر ما آشکار نشده است.
بیایید دریافت کنیم گنج متعالی را از واژگان که بر ما آشکار شده‌اند . در طول ۱۶۰۰ سال، انجیل حداقل توسط ۴۰ نویسنده نوشته شده است. پادشاهان، متفکران، فقیران، فیلسوفان، ماهی گیران، شاعران، دولتمردان، تاریخ دانان، معلمان، پیامبران، پزشکان. آنان انواع مختلف ادبی را نوشتند، مثل تاریخ، شعر، پیشگویی و نامه. بنابراین انجیل صد در صد کار نویسندهای انسانی است اما صد در صد از خدا الهام گرفته شده است. این موضوع چطور امکانپذیر است؟

انجیل هم نویسندهای مختلفی دارد، اما یک معمار، یک منبع الهام دارد و آن هم خود خداوند است.
این بدین معنی نیست که هیچ قسمت مشکلی ندارد. پطرس در مورد نامه های پولوس رسول میگوید: مطالبی در این نامه‌ها هست که به نظرم فهم آنها واقعاً دشوار است. البته انجیل قسمتهای سخت زیادی را در بر میگیرد. قسمتهای سخت راجع به اخلاق و تاریخ و تناقض های ظاهری. اگر تا به حال عهد عتیق را خوانده باشید، میدانید که اتفاقات شوکه‌ کننده‌ای افتاده بود و شاید فکر کنید چطور ممکن است این الهام گرفته از خدا باشد؟ کمی شبیه رنج کشیدن و عشق خداست. در قلب مسیحیت، عشق خدا وجود دارد اما بعد به جهان نگاهی می‌اندازید و این همه رنج را میبینید و فکر میکنید.
چطور میشود عشق خدا و رنج در جان با هم باشند؟ آسان نیست و به همین منوال، چطور می‌شود منبع الهام کتاب مقدس و مطالب سخت آن را در کنار هم قرار گیرند؟
از طریق درک نوع ادبیاتی که میخوانید و موقعیتی که در آن نوشته شده است، برخی از این تناقضات را میشود حل کرد و در تفسیر چیزهایی که میخوانیم عیسی نقش اساسی دارد.
عیسی عشق است. او وحی عظیم خداست. اگر بخواهیم بدانیم خدا چه شکلی است، باید گفت شبیه عیسی است و چیزی که من فهمیده ام این است که هر چه بیشتر اعتماد کنید که انجیل الهام گرفته از خداست، بیشتر آن را درک می‌کند.