کدرلاعمر در کتاب مقدس که بود؟ و چه نقشی در زندگی مسیح داشت
شاید فکر کنید همه چیز را درباره ابراهیم میدانید. اما آیا داستان رویارویی او با پادشاه بیرحم کدرلاعمر را میدانید؟ شاید فکر کنید همه چیز را درباره لوط، برادرزاده ابراهیم (همان فردی که در داستان سدوم و عموره بود) میدانید. اما شرط میبندم یادتان نمیآید که لوط توسط پادشاه بیرحمی به نام کدرلاعمر ربوده شد… و اینکه ابراهیم چطور برای نجات او رفت.
امروز، ما به شخصیت کدرلاعمر، پادشاه ترسناک، خواهیم پرداخت و اینکه ابراهیم چگونه پس از اینکه همه حاکمان قدرتمند آن زمان نتوانستند در برابر او مقاومت کنند، او را شکست داد. البته، ما به این موضوع خواهیم پرداخت که چه درسهای زندگی میتوانیم از او بگیریم. بیایید شروع کنیم.
بیشتر بخوانید : یوکابد در کتاب مقدس که بود؟ و چه نقشی در زندگی مسیح داشت
فرست محتوا
کدرلاعمر را در کجای کتاب مقدس میتوان یافت؟
کدرلاعمر، که گاهی کدرلاعمر نیز نامیده میشود، در پیدایش فصل ۱۴ ظاهر میشود. در آنجا از او به عنوان پادشاه سرزمین ایلام در آن زمان یاد شده است. میدانیم که قلمرو ایلام ایران امروزی است. ما اغلب میتوانیم ایلام را با روابط بسیار نزدیک با بینالنهرین در نظر بگیریم. اور در نهایت برای مدتی بر مردم ایلام حکومت کرد.
جالب اینجاست که به نظر میرسد خط جانشینی به زنان منتقل شده است. با این وجود، کتاب مقدس نشان میدهد که پادشاهان هنوز هم به اندازه کافی قدرتمند بودند تا آسیبهایی وارد کنند. آنها به اندازهای آسیب وارد کردند که تا زمانی که بابلیها وارد شدند و هر تلاشی را نابود کردند، به یک بازیگر در صحنه جهانی تبدیل شدند.
متاسفانه، ما چیز دیگری درباره او نمیدانیم. از آنجایی که این پادشاهی بسیار قدیمی بود، یافتههای باستانشناسی زیادی وجود نداشت. ما میدانیم که او احتمالاً از روی کارهایی که در کتاب مقدس میبینیم، فرد بسیار خوبی نبوده است؛ میدانیم که بسیاری از پادشاهیها در این دوره دندان به دندان بودند. این بخشی از دلیل اینکه خدا ابراهیم و اسرائیلیها را جدا کرد است. او میخواست ملتی که مانند دیگران ساختار نیافته باشد، بر اساس خونریزی و فتح زیاد ساخته شود.
از نظر اینکه ایلام و کدرلاعمر در پیدایش ۱۴ چه کردند… خب… او بسیاری از ملتها را تهدید کرد. او علیه پادشاهان سدوم، عموره، عدما، صوغر و زبویم رفت. ممکن است دو تا از این نامها را بشناسید. سدوم و عموره خیلی زودتر از این داستان دوام نمیآورند. مردم به گناهانی فرو رفته بودند که آنقدر شنیع بود که خدا آنها را از روی زمین محو کرد.
همانطور که در تاریخ بسیاری از پادشاهیهای وابسته اتفاق افتاده است، پادشاهیهای کوچکتر سرانجام علیه ظلم ایلام قیام کردند. در نتیجه، پادشاه تصمیم گرفت شهرها را محاصره کند و برخی از ساکنان را اسیر کند. این یک شخصیت مهم دیگر را وارد صحنه میکند.
کدرلاعمر با لوط چه کرد؟
شاید با لوط آشنا باشید. همانطور که قبلا ذکر شد، او برادرزاده ابراهیم (بعدها ابراهیم) است. و او اغلب تصمیمات خودخواهانه میگرفت. به طور قابل توجهی، او تصمیم گرفت زمین غنی را برای فرزندانش انتخاب کند (و زمین کمتر ایده آل را برای ابراهیم گذاشت)، که او را به سدوم و عموره رساند. بعدها، او همسرش را در نابودی سدوم و عموره از دست میدهد. اما قبل از آن، او در تیراندازی متقابل تهاجمات کدرلاعمر گرفتار میشود.
این بدان معناست که او ربوده شد.
چرا لوط؟ ما باید برای یافتن سرنخهایی در این مورد به اسارت بابل نگاه کنیم. وقتی پادشاهان حمله میکردند، تمایل داشتند بهترین و زیباترین مردان (یعنی بهترین غنائم جنگی) را ببرند. بنابراین، ما میدانیم که لوط ثروت زیادی داشت. کتاب مقدس ذکر میکند که پادشاه داراییهای او را نیز برد.
کسی از این فرار میکند و به ابراهیم (در آن زمان ابراهیم) خبر میدهد که برادرزادهاش ربوده شده است. ابراهیم این را تحمل نمیکند و تصمیم میگیرد که باید اقدام کند. او با پادشاهی که همه حاکمان دیگر از او میترسیدند رو در رو میشود.
ابراهیم چگونه کدرلاعمر را شکست داد؟
ابراهیم ۳۱۸ مرد جمع کرد تا ارتش پادشاه را تعقیب کند. ظاهراً این برای آنها به اندازه کافی ترسناک بود تا فرار کنند.
ابراهیم به تعقیب آنها تا شمال دمشق ادامه میدهد. یا مردان خیلی خسته میشوند یا تصمیم میگیرند که لوط ارزشش را ندارد، بنابراین اجازه میدهند ابراهیم لوط و داراییهایش را بازیابی کند.
این به نفع ابراهیم عمل میکند. پادشاهان سرزمین به او احترام میگذارند و با او متحد میشوند. با این حال، دو تا از پادشاهیها چند فصل بعد نابود میشوند، بنابراین میدانیم که برخی از این اتحادها دوام نخواهد آورد.
در ادامه داستان، با شخصیتی عجیب به نام ملکیصدق روبرو میشویم. او نان و شراب میآورد و ابراهیم ۱۰ درصد از تمام دارایی خود را به عنوان عشر به او تقدیم میکند. ما ملکیصدق را از نام شهرش، یعنی سالم، میشناسیم همچنین میدانیم که نسب عیسی مسیح به کاهنانِ منسوب به ملکیصدق برمیگردد. ملکیصدق شخصیتی گیجکننده است زیرا برخی بر این باورند که او ممکن است یک تجلی از مسیح باشد، یعنی عیسی که قبل از تجسد در عهد جدید، در عهد عتیق ظاهر شده است.
همچنین مفهوم «عشر» را از ماجرای ابراهیم که ۱۰ درصد اموال خود را به ملکیصدق میدهد، میآموزیم. اگرچه در قسمتهای دیگر کتاب مقدس نیز به عشر اشاره شده است، اما مبنای مرسوم ۱۰ درصد از این آیه خاص نشأت میگیرد. در کل، ایستادگی ابراهیم در برابر چردوالمر، بسیاری از رویدادهای مهم را به حرکت درآورد. این اتفاق نمیافتاد اگر پادشاه با نیاز خودخواهانهاش برای سر جای نشاندن برخی پادشاهیها، خودخواه نمیشد. اگر ابراهیم لوط را نجات نمیداد، با ملکیصدق ملاقات نمیکرد و ما بخش مهمی از نسب مسیح را از دست میدادیم.
چه چیزی میتوانیم از کدرلاعمر در کتاب مقدس بیاموزیم؟
بدیهی است که کدرلاعمر شخصیتی نیست که بخواهیم شبیه او باشیم. اگرچه ممکن است پادشاهی قدرتمند زیر فرمان او بوده باشد، اما در نهایت فرو ریخت. چه برسد به اینکه یک نفر (و ارتشی ۳۱۸ نفره) توانست جلوی او را بگیرد در حالی که پادشاهان دیگر نتوانستند.
در اینجا چند نکتهای که میتوانیم از داستان کدرلاعمر بیاموزیم آورده شده است.
1. خدا میخواست قومش متمایز باشد
وقتی به پادشاهیهای عهد قدیم نگاه میکنیم، شاهد خونریزی، فتح و بدرفتاری با اسیران زیادی هستیم. خدا قصد داشت اسرائیل را به همین دلیل متمایز کند. ما دیدیم که گناه با سقوط سدوم و عموره چه بلایی بر سر ملتها آورد. از این رو، خدا ابراهیم را به چیزی فراتر از تصور او فراخواند.
2. خدا قویتر از تمام پادشاهیهاست
احتمالا عیلام فکر میکرد که سرآمد همه است تا اینکه بابل وارد صحنه شد. همین اتفاق برای بابل هم افتاد وقتی پارسها آن را فتح کردند. یونانیها پارس را ویران کردند… و این لیست ادامه دارد. ما اغلب میتوانیم پادشاهیهای قدرتمند را ببینیم و احساس ترس کنیم. اما خدا از همه آنها قویتر است و از همه آنها ماندگارتر خواهد بود. ما فقط باید در این زمان به او اعتماد کنیم. هیچ کاری که در تاریکی انجام میشود از نور پنهان نخواهد ماند. در نهایت، گناهان برای ملتهای شرور عواقب خواهد داشت.
3. خدا از رویدادهای ترسناک برای ایجاد اتفاقات مهم استفاده میکند
اگر ابراهیم شجاعت خود را جمع نمیکرد و پادشاه تهدیدآمیز را تعقیب نمیکرد، هرگز با پادشاه صلح ملاقات نمیکرد و اتحادهای قدرتمندی با پادشاهان برقرار نمیکرد. خدا اغلب از ترسناکترین لحظات ما برای ایجاد نتایج زیبا استفاده میکند. مانند ابراهیم، ما باید به او و زمانبندیاش اعتماد کنیم.
شاید امروز شما خود را در حال مقابله با یک کدرلاعمر میبینید. شاید همه “پادشاهیهای” دیگر از آن میترسند. شاید یک اخراج احتمالی باشد. شاید به اشتراک گذاشتن ایمان با یک عضو خانواده باشد. همه ما به نوعی با “غولهای خود” روبرو میشویم. زیبایی اینجاست که ما مجبور نیستیم تنها با آنها روبرو شویم. خدا با ماست، درست همانطور که با ابراهیم بود.