3 درسی که میتوانیم از پای صليب بیاموزیم
3 Lessons We Can Learn from the Foot of the Cross
بسیاری از درسها را میتوانیم از داستانهای پیرامون عید پاک بیاموزیم، اما درسی مهم از وقایعی که در لحظات مصلوب شدن مسیح، در پای صليب رخ داده است، قابل برداشت است.
عیسی مسیح را در اوایل صبح برای مصلوب شدن بردند. به نظر میرسد اعدامهایی برای آن روز برنامهریزی شده بود، زیرا عیسی به فهرست دو قربانی دیگر اضافه شد و بدین ترتیب، پیشگویی اشعیا ۵۳: ۱۲ را تحقق بخشید: «او با مجرمین شمرده شد.» در آن روز، در جلجتا، او بین دو دزد قرار گرفت. نام آنها در تاریخ گم شده است، اما آخرین کلماتشان را میدانیم، و این سه صليب به نماد کوچکی از واقعیتهای ابدی نژاد بشر تبدیل شدند.
متی نوشت: «آنگاه دو دزد با او مصلوب شدند، یکی در سمت راست و دیگری در سمت چپ. و کسانی که میگذشتند به او ناسزا میگفتند و سر خود را تکان میدادند… حتی دزدانی که با او مصلوب شده بودند، به همین شیوه او را دشنام میداد
این مردان چقدر تلخکام شده بودند. ما فرض می کنیم آنها جوان بوده اند، شاید در اواخر نوجوانی یا اوایل بیست سالگی. ما فرض می کنیم که آنها گناه دزدی داشتند، اما نمی دانیم چرا یا چقدر یا چند بار دزدی کرده اند. چه چیزی آنها را به سمت جرم کشانده بود؟ برای مادرانشان چه اتفاقی افتاده بود؟ پدرانشان؟ آیا آنها یتیم شده بودند؟ آیا کسی در پای صليب با آنها بود؟ آیا کسی بود که برای آنها عزاداری کند؟ ما نمی دانیم. اما به دلایلی، هر دو مرد با تحقیر به عیسی نگاه می کردند. متی ۲۷:۴۴ می گوید آنها به او توهین کردند.
آنجا بودند، برهنه، به صليب کشیده شده، در حال مرگ. بدن هایشان شعله ور بود، ماهیچه ها می لرزیدند، ریه ها نفس می کشیدند، بازوها به دلیل وزن بدنشان روی آن صلیب ها از سوراخ هایشان بیرون کشیده می شدند. خاطراتشان سوزانده شده بود و ذهنشان از درد طاقت فرسا ابری بود. با این حال، آنها آخرین لحظات خود را با پیوستن به جلادان خود برای فحش دادن به تنها انسان کاملی که تا به حال زندگی کرده بود، تلف کردند.
سپس، در ظهر، یکی از جوانان تغییر عقیده داد.
آنگاه یکی از مجرمینی که به دار آویخته شده بودند، او را دشنام داد و گفت: «اگر تو مسیح هستی، خودت و ما را نجات بده». اما دیگری در پاسخ او را سرزنش کرد و گفت: «آیا حتی از خدا نمی ترسی که می بینی تحت همان محکومیت هستی؟ و ما البته به درستی، زیرا پاداش اعمال خود را دریافت می کنیم. اما این مرد کار اشتباهی نکرده است.» سپس به عیسی گفت: «ای خداوند، مرا یاد کن وقتی به ملکوت خود میآیی.» و عیسی به او گفت: «به راستی به تو میگویم، امروز با من در بهشت خواهی بود.» (لوقا ۲۳: ۳۹-۴۳)
هر دوی این مردان احتمالاً با شدت فریاد میکردند در حالی که مصلوب میشدند، خدا را نفرین میکردند، رومیها را نفرین میکردند، یهودیان را نفرین میکردند، والدینشان را نفرین میکردند، روزی را که به دنیا آمده بودند نفرین میکردند. یکی از دزدان هرگز نفرین کردن را متوقف نکرد. او با نفرین وارد ابدیتی بیمسیح شد. چه نگاهی به فساد انسان! با رویارویی با مرگ، فکر میکردید مردی برای رحمت گریه کند. اما ممکن است خود را چنان نسبت به خدا سخت کنید که افزایش درد فقط منجر به لجاجت بیشتر شود.
اما یک دزد در لحظه آخر تغییر عقیده داد. او گناه خود را پذیرفت و همانطور که در کنار نجاتدهنده جهان آویزان بود، به نحوی فهمید که این مرد میتواند او را نجات دهد. او گفت: «ای خداوند، مرا به یاد آور وقتی به ملکوت خود میآیی» (لوقا ۲۳: ۴۲). او او را «پروردگار» خطاب کرد. او او را به عنوان یک پادشاه شناخت. او فهمید که عیسی میتواند به او زندگی ابدی عطا کند.
در آن روز به همراه عیسی به بهشت رفت. چه روزی شد – روز را به عنوان یک زندانی محکوم شروع کرد و آن را با هم نشینی با عیسی در بهشت به پایان رساند!
میتوانیم سه چیز از این داستان بیاموزیم:
هیچ وقت برای دعا کردن برای عزیزانمان زود نیست. خدا حتی در آخرین لحظه هم میتواند به دعا پاسخ دهد. او میتواند یک گناهکار را از بستر مرگ به بهشت ببرد. عیسی گفت: «باید همیشه دعا کنید و ناامید نشوید» (لوقا ۱۸: ۱).
اینکه تا اینقدر برای نجات صبر کنید خطرناک است. هیچ دلیلی نداریم که فکر کنیم این مرد قبلاً هرگز چیزی در مورد مسیح شنیده باشد. نباید بگوییم، “خب، من می خواهم تا آخر عمر صبر کنم، مثل دزد سر صليب.” ما ممکن است چنین فرصتی نداشته باشیم. کتاب مقدس می گوید: «بیایید با هم استدلال کنیم،» خداوند می فرماید: «اگرچه گناهان شما مانند قرمزی است، اما سفید خواهند شد مانند برف» (اشعیا ۱: ۱۸). همچنین به ما گفته شده است: «خداوند را در حالی که یافت میشود بطلبید، او را در حالی که نزدیک است بخوانید» (اشعیا ۵۵: ۶).
هیچ وقت برای نجات دیر نیست. برای آمدن به سوی مسیح هرگز دیر نیست. آیا می ترسید که برای نجات خیلی دیر شده اید؟ فکر می کنید برای اینکه مسیح شما را ببخشد، خیلی گناه کرده اید؟ آیا تعجب می کنید که آیا دیر شده است؟ اگر خیلی پیر شدهاید؟ خداوند عیسی برای شما بر روی صليب مرد، و اکنون زمان اعتماد به او به عنوان نجات دهنده است.
در این عید پاک، همانطور که به صليب و پیامدهای آن فکر میکنید، این سه چیز را به خاطر بسپارید – هرگز دعا را متوقف نکنید، نگویید “بله، خداوند”، و تا زمانی که نفس میکشید، برای پاسخ به او هرگز دیر نیست. فراخوان – و همانطور که انجام می دهید، ممکن است کلمات سرود قدیمی در صليب عبادت شما برای نجات دهنده باشد.