یهودیه در کتاب مقدس چیست؟
What Is Judea in the Bible?
بر اساس کتاب مقدس، چندین قبیله در منطقه یهودیه زندگی می کردند – از جمله قبایل یهودا، بنیامین، دان، שמעون و بخشی از قبیله افرایم. این قبایل از نظر اندازه و جایگاه با هم تفاوت داشتند. بیایید نگاهی دقیق تر به جوامع مختلفی که در یهودیه ساکن بودند، بیندازیم.
قبیله شمعون: یعقوب از قبیله شمعون ناخشنود شد. شمعون و برادرش لاوی در خشم و عصبانیت به شکمیان که خواهرشان دینا را نجس کرده بودند حمله کردند. به همین دلیل، یعقوب پدرشان، جوامع آنها را نفرین کرد. این اثر در کوچکی قبیله شمعون مشهود است. در مقابل، این قوم با قبیله قدرتمند یهودا هم مرز بودند.
قبیله یهودا: خود عیسی از قبیله یهودا بود. یعقوب در کتاب پیدایش، آینده ای درخشان را برای این قوم پیشگویی می کند. پیدایش ۴۹: ۸-۱۰ می گوید: “یهودا، برادرانت تو را ستایش خواهند کرد… پسران پدرت به تو سجده خواهند کرد… مانند شیری که در کمین است و می خوابد… عصا از یهودا دور نخواهد شد [تا زمانی که] فرمانبرداری امت ها از آن او باشد.” این آیات بر قدرت و ستایش عظیم قوم یهودا تأکید می کند.
قبیله دان: از سوی دیگر، یعقوب به قبیله دان به عنوان یک مار اشاره کرد. اگرچه به این قوم سرزمین حاصلخیزی وعده داده شده بود، اما آنها برای به دست آوردن ارث خود آرامش یک قبیله صلح طلب را بر هم زدند. قوم دان همچنین شروع به پرستش بت های دروغین کردند و نام این گروه در میان قبایل ذکر شده در مکاشفه در عهد جدید (کتاب مکاشفه) حذف شده است.
قبیله بنیامین: قبیله بنیامین با وجود کوچکی، روحیه جنگجویی را در پیش گرفت. در پیدایش ۴۹: ۲۷، یعقوب این قوم را “گرگی درنده اعلام می کند؛ صبحگاه طعمه را می بلعد، عصر غارت را تقسیم می کند.” قابل ذکر است که پولس رسول از این قبیله بود و ثابت کرد کسانی که به مسیح اختصاص دارند، صرف نظر از اینکه از کجا آمده اند، می توانند تأثیر بسزایی برای او داشته باشند.
قبیله افرایم: در نهایت، قبیله افرایم به همراه قبیله منشا از قبیله یوسف به وجود آمدند. افرایم و منشا پسران یوسف بودند که یعقوب آنها را به فرزندی خود پذیرفت. یعقوب پیش از مرگ، نوادگان خود را برکت داد و افرایم را با وجود کوچکتر بودن، مقدم بر منشا قرار داد. در نتیجه، قبیله افرایم از قلمرو برادرش بزرگتر شد.
فرست محتوا
- 1 طبق کتاب مقدس، چه زمانی قبایل اسرائیلی از هم جدا شدند؟
- 2 چه زمانی اسرائیلیان دوباره در یهودیه ساکن شدند؟
- 3 در زمان عیسی چه بر سر یهودیه آمد؟
- 4 پس از زمان عیسی چه بر سر یهودیه آمد؟
- 5 امروز در مقاله یهودیه در کتاب مقدس چیست؟ به بررسی مطالب مفیدی در خصوص کتاب مقدس و راه و روش عیسی پرداختیم. در صورت تمایل می توانید سایر مقالات علی وحیدی در خصوص مسیحیت را از طریق این لینک مشاهده نمایید
طبق کتاب مقدس، چه زمانی قبایل اسرائیلی از هم جدا شدند؟
قبایل اسرائیلی اندکی پس از مرگ شاه سلیمان از هم جدا شدند. سلیمان پس از مرگ پدرش، شاه داوود، سرزمین اسرائیل را به ارث برد. او ابتدا از راه های خداوند پیروی می کرد، اما به دوست داشتن زنان زیادی کشیده شد. اگرچه تعدد زوجات در آن فرهنگ عادی بود، اما خدا آن را بیش از ازدواج اسرائیلیان با ملل اطرافشان تجویز نمی کرد. در ۱ پادشاه ۱۱: ۲ آمده است: «آنها از ملتهایی بودند که خداوند به اسرائیلیان گفته بود: «نباید با آنها ازدواج کنید، زیرا آنها مطمئناً قلب شما را به دنبال خدایان خود خواهند گرداند.» با این حال، سلیمان با محبت به آنها چسبید.
سلیمان ۷۰۰ زن و ۳۰۰ صیغه داشت. این زنان با خدایان دروغین خود، قلب او را به سمت خشم خدا سوق دادند. در ۱ پادشاه ۱۱: ۱۱، خدا به سلیمان می گوید: «پس خداوند به سلیمان گفت: «از آنجایی که این نگرش توست و عهد و احکام مرا که به تو امر کرده بودم، نگاه نداشتهای، من قطعا پادشاهی را از تو میگیرم و آن را به یکی از زیردستانت میدهم.» به خاطر احترام به پدر سلیمان، داود، خدا تصمیم گرفت در طول عمر او، پادشاهی را دست نخورده نگه دارد. اما پسرش رحبعام به این اندازه خوش شانس نبود.
پس از مرگ سلیمان، رحبعام پادشاه شد. مردم از کار سخت اجباری که پدرش از آنها می خواست، ناراحت شده بودند و از حاکم جدید خواستند تا بار را سبک کند. رحبعام امتناع کرد و منطقه شمالی بزرگتر از منطقه جنوبی کوچکتر جدا شد. یربعام، پادشاه پیشگوییشده، بر اسرائیل حکومت کرد و رحبعام بر سرزمین کوچکتر یهودا باقی ماند.
چه زمانی اسرائیلیان دوباره در یهودیه ساکن شدند؟
اسرائیلیان از خدا روی گرداندند و شروع به پرستش بت های دروغین کردند. به همین دلیل، با ظلم و تبعید مواجه شدند. بعد از سالها حکومت پادشاهان نامناسب و مخرب، یوشیا مردم را تشویق کرد که به سوی خدا بازگردند و از راه او پیروی کنند. متأسفانه، او در جنگ جان باخت و پسرش، یهوآحاز، را مسئول امور کرد. با این حال، یهوآحاز تنها سه ماه تاسف بار به عنوان پادشاه دوام آورد. پس از او، یهویاقیم جانشین او شد و در زمان حکومت او، بابلی ها به یهودا حمله کردند.
پسر یهویاقیم، یهویاکین، پس از مرگ پدرش پادشاه شد. در این زمان، بابلی ها اورشلیم را محاصره کردند و بعداً یهویاکین را اسیر کردند. آنها معبد را غارت کردند و اورشلیم را به تبعید فرستادند.
پادشاهان یهودا همچنان با دورویی و حرص حکومت می کردند. ارمیای نبی مردم را به بازگشت به سوی خدا فرا می خواند، اما آن ها گوش نمی دادند. نبوکدنصر، پادشاه بابل، روزی اورشلیم را محاصره کرد. قحطی فراگیر شد. صدقیا، پادشاه وقت، می خواست ارمیا از خدا برای کمک بخواهد. اما در عوض، مردم باید عواقب گناهان خود را احساس می کردند. ارمیای ۲۱:۱۰ می گوید: “من مصمم هستم که به این شهر بدی برسانم و نه خوبی، خداوند اعلام می کند.
به دست پادشاه بابل تسلیم خواهد شد و او آن را با آتش نابود خواهد کرد.”
اورشلیم سقوط کرد و یهودا به اسارت درآمد، اما همه امیدها از دست نرفت. حزقیال ۳۶: ۳۳ می گوید: «این است آنچه خداوند متعال می گوید: در روزی که تو را از تمام گناهانت پاک کنم، شهرهای تو را دوباره ساکن می کنم و ویرانه ها بازسازی خواهند شد.»
حکومت بابل موقتی بود. چند پادشاه بعد، بابلی ها در سال ۵۳۹ قبل از میلاد به دست ایرانیان سقوط کردند. کوروش شاه، فرمانروای جدید، فرمانی صادر کرد: تبعیدیان یهودی به اورشلیم بازگردند. حدود ۷۰ سال پس از اولین تبعید مردم، سفر آنها به خانه آغاز شد.
در زمان عیسی چه بر سر یهودیه آمد؟
در زمان عیسی، رومیان بر یهودیه حکومت می کردند. آرخلائوس از ۴ قبل از میلاد تا ۶ بعد از میلاد بر یهودیه حکومت کرد. رومیان از فرمانروایی او راضی نبودند و او را از قدرت خلع کردند و این منجر به روی کار آمدن رهبران دیگری شد. یکی از این فرمانداران مشهور پونتیوس پیلاطس بود که از ۲۶ بعد از میلاد تا ۳۶ بعد از میلاد، یعنی شامل زمان مصلوب شدن عیسی، بر آنجا حکومت میکرد.
پس از دستگیری عیسی در باغ جتسیمانی، کاهنان اعظم و بزرگان یهود برای کشتن او توطئه چیدند. آنها او را نزد پونتیوس پیلاطس، فرمانروای وقت یهودیه، آوردند. پیلاطس از عیسی پرسید که آیا او پادشاه یهودیان است. در متی ۲۷: ۱۱، عیسی پاسخ داد: “تو خود چنین می گویی”. پیلاطس اتهامات دیگری را که مردم علیه او مطرح کرده بودند برایش بازگو کرد، اما عیسی همچنان ساکت ماند.
بعداً در عید، برای پیلاطس مرسوم بود که یک زندانی را آزاد کند. پیلاطس از جمعیت پرسید که ترجیح می دهند چه کسی آزاد شود – مجرم مشهور باراباس یا عیسی. جمعیت از پیلاطس خواستند که باراباس را آزاد کند، هرچند که عیسی هیچ گناهی مرتکب نشده بود. به جای آن، مردم فریاد زدند که عیسی مصلوب شود. پیلاطس نمی خواست مسئول حکم عیسی باشد، اما وقتی دید که جمعیت شروع به شورش می کنند، به هر حال او را برای مصلوب شدن فرستاد.
پس از زمان عیسی چه بر سر یهودیه آمد؟
پس از زمان عیسی، یهودیه توسط فرمانروایان رومی مختلف اداره میشد. یک تاریخنگار یهودی به نام یوسفوس فلاویوس، از شیوههای نادرست فرمانروایان رومی سخن میگوید. همین امر باعث شورش مردم یهود بین سالهای ۶۶ تا ۷۳ یا ۷۴ پس از میلاد مسیح شد. رومیها حاضر نبودند شورش را در فلسطین، که مرکز مهم تجارت بازرگانی بود، تحمل کنند. آنها برای سرکوب مردم، وسپاسیان و پسرش تیتوس را که بعدها امپراتور شدند فرستادند و این کار را به طور وحشیانهای انجام دادند. اورشلیم و معبد آن ویران شدند. مردم یهود تلاش دیگری برای قیام ناموفق انجام دادند، اما از آن مناطق تبعید شدند.