داستان زندگی حضرت سلیمان در کتاب مقدس و سرنوشت او
حضرت سیلمان در کتاب مقدس: حضرت سلیمان سومین و آخرین پادشاه سرزمین متحد اسرائیل بود. در این مطلب درباره دوران حکومت او بر اسرائیل و حکمت مشهور وی صحبت میکنیم، همچنین به نقل قولهای معروف او از کتاب مقدس اشاره میکنیم که میتوانند در دنیای امروز هم برایمان سودمند باشند
حضرت سلیمان، پادشاه حکیم اسرائیل، نویسنده چندین کتاب در عهد عتیق است که به خاطر حکمت الهی اش شهرت دارد. او چگونه به قدرت رسید و چرا خداوند چنین بصیرت برجستهای به او عطا کرد؟ بیایید دربارهی زندگی، درسها و میراث حضرت سلیمان بیاموزیم.
بیشتر بخوانید : پسران ابراهیم چه کسانی بودند؟ اسماعیل و اسحاق در کتاب مقدس
فرست محتوا
- 1 حضرت سلیمان کی بود؟ (حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
- 2 نقل قولهای معروف حضرت سلیمان در کتاب مقدس
- 3 حضرت سلیمان به چه چیزهایی مشهور بود؟(حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
- 4 حضرت سلیمان در زمان به تخت نشستن چند ساله بود؟(حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
- 5 همسران حضرت سلیمان
- 6 معبد سلیمان
- 7 فرزند داوود
- 8 ثروت افسانهای حضرت سلیمان
- 9 انگشتر حضرت سلیمان
- 10 حضرت سلیمان و ملکه سبا
- 11 حکمتنامههای حضرت سلیمان در کتاب مقدس
حضرت سلیمان کی بود؟ (حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
حضرت سلیمان در کتاب مقدس، جانشینِ پادشاه شائول و داوود، سومین و آخرین پادشاه سرزمین متحد اسرائیل بود. او پسر داوود و بتشبع، همسر پیشین اوریای هیتی، بود. داوود برای پنهان کردن خیانت خود به بتشبع در حالی که اوریا در میدان جنگ بود، او را به قتل رساند.
حضرت سلیمان سرودهای سلیمان، کتاب جامعه، و بخش زیادی از کتاب امثال را نوشت. نگارش کتاب جامعه توسط برخی مورد مناقشه است، اما با توجه به اینکه در کتاب جامعه (۱:۱-۱۲) عنوان نویسنده “پسر داوود، پادشاه اسرائیل در اورشلیم” ذکر شده و بسیاری از توصیفات نویسنده با حضرت سلیمان همخوانی دارد، به نظر میرسد نویسنده این کتاب نیز ایشان باشد. حضرت سلیمان به مدت ۴۰ سال حکومت کرد (اول پادشاهان ۱۱:۴۲).
نقل قولهای معروف حضرت سلیمان در کتاب مقدس
“به تمامی وجود به خداوند توکل کن و به خرد خودت تکیه مکن.” (امثال سلیمان ۳:۵)
“آهن، آهن را تیز میکند و انسان، انسان دیگر را.” (امثال سلیمان ۲۷:۱۷)
“راه احمق در نظر او درست است، اما حکیم به نصیحت گوش میدهد.” (امثال سلیمان ۱۲:۱۵)
“حکمت از ترس خداوند آغاز میشود؛ اما نادانان، دانش و تعلیم را خوار میشمارند.” (امثال سلیمان ۱:۷)
“دهانت را باز کن، با عدالت داوری کن، از حقوق تهیدستان و نیازمندان دفاع کن.” (امثال سلیمان ۳۱:۹)
حضرت سلیمان به چه چیزهایی مشهور بود؟(حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
حضرت سلیمان هنوز هم به خاطر حکمت استثنایی خود مورد ستایش قرار میگیرد. هنگامی که او به سلطنت رسید، از خدا درخواست کرد و خداوند به او اجازه داد تا هر چه را میخواهد طلب کند. سلیمان با فروتنی ناتوانی خود را در حکومت خوب تشخیص داد و با نجیب زادگی از خدا برای دریافت حکمت مورد نیاز برای رهبری عادلانه مردم خدا درخواست کرد.
حکمت حضرت سلیمان موضوعی محوری در کتاب مقدس است که با قضاوت معروف او در مورد دو زنی که هر دو ادعای مادری یک نوزاد را داشتند، برجسته میشود. این دو زن در یک خانه زندگی میکردند و هر دو با فاصله چند روز از هم صاحب فرزند شدند. با این حال، یکی از نوزادان فوت میکند و هر دو زن ادعا میکنند که کودک زنده متعلق به آنها است.
این دو زن پرونده خود را در مقابل سلیمان مطرح میکنند. ادعاهای متناقض آنها یک معضل ایجاد میکند و سلیمان با وظیفه تشخیص مادر واقعی روبرو میشود. سلیمان در لحظهای با حکمتی درخشان، راهحلی برای تعیین مادر واقعی پیشنهاد میکند. او پیشنهاد میکند کودک زنده را نصف کنند و به هر زن نیمی بدهند. مادر واقعی، به دلیل عشق و دلسوزیاش، بلافاصله حاضر میشود ادعای خود را برای نجات جان کودک رها کند. زن دیگر، بدون تردید، با پیشنهاد سلیمان موافقت میکند.
سلیمان با درک عشق و فداکاری مادر واقعی، قاطعانه مداخله میکند. او اعلام میکند که کودک زنده باید به زنی داده شود که برای نجات جان او التماس کرد و او را به عنوان مادر واقعی میشناسد. مردم شاهد حکمت الهی سلیمان هستند و از توانایی او در تشخیص حقیقت در موقعیتی چالش برانگیز به وجد میآیند. این داستان که در ۱ پادشاهان ۳: ۱۶-۲۸ آمده است، قدرت تشخیص و حکمت عملی حضرت سلیمان را به نمایش میگذارد. پیشنهاد او برای تقسیم کودک نه تنها برای افشای مادر واقعی بلکه همچنین برای نشان دادن درک عمیق سلیمان از ماهیت انسان و عدالت بود.
حضرت سلیمان در زمان به تخت نشستن چند ساله بود؟(حضرت سلیمان در کتاب مقدس)
سن دقیق حضرت سلیمان در زمان به سلطنت رسیدن در کتاب مقدس ذکر نشده است. اما مشخص است که او جانشین پدرش، داوود، به عنوان پادشاه اسرائیل شد.
با توجه به ۱ پادشاهان ۲: ۱۰-۱۲، داوود به مدت ۴۰ سال بر اسرائیل حکومت کرد و سلیمان پس از مرگ پدرش به سلطنت رسید. در نتیجه، برآورد میشود که سلیمان در زمان پادشاهی نسبتاً جوان بوده است، احتمالاً در اواخر نوجوانی یا اوایل دهه بیست زندگی خود بوده است.
جوانی حضرت سلیمان زمانی اهمیت پیدا می کند که بخواهیم انتخاب های شخصی او، به ویژه در مورد ازدواج و اتحاد با کشورهای خارجی را در نظر بگیریم. کمبود تجربه و قضاوت پخته در سلیمان ممکن است بر تصمیمات او برای ایجاد اتحاد از طریق ازدواج تأثیر گذاشته باشد و در نهایت منجر به سازش های اعتقادی شود.
همسران حضرت سلیمان
متاسفانه، زندگی شخصی حضرت سلیمان با عدول از دستورات خداوند، به ویژه در حوزه روابط، همراه بود. با وجود دستورات صریح خدا علیه ازدواج با زنان خارجی که ممکن بود او را گمراه کنند، سلیمان با بسیاری از زنان خارجی، از جمله دختر فرعون (اول پادشاهان ۳:۱، اول پادشاهان ۱۱:۱) ازدواج کرد. این ازدواجها صرفاً به دلایل دیپلماتیک نبودند، بلکه اغلب با انگیزه اتحادهای سیاسی انجام میشدند. سلیمان با داشتن ۷۰۰ همسر و ۳۰۰ کنیزک، حرمسرای عظیمی برپا کرد که از الگوی ازدواجِ مورد نظرِ خدا، همانطور که در پیدایش آمده، دور میشد.
« سلیمان پادشاه، علاوه بر دختر فرعون، زنان خارجی بسیاری را دوست میداشت – موآبیان، عمونیان، ادومیان، صیدونیان و هیتیان. آنها از ملتهایی بودند که خداوند به اسرائیلیان گفته بود، “با آنها ازدواج نکنید، زیرا آنها قطعا دلهای شما را به دنبال خدایان خود خواهند گرداند.” با وجود این، سلیمان با محبت به آنها چسبید. او هفتصد زن از نژاد سلطنتی و سیصد کنیزک داشت و همسرانش او را گمراه کردند. چون سلیمان پیر شد، همسرانش دل او را به دنبال خدایان دیگر برگرداندند، و قلب او کاملاً وقف خداوند خدای او نبود، همانطور که قلب داوود پدرش بود.» (اول پادشاهان ۱۱: ۱-۴)
این بخش بر این واقعیت تأکید میکند که انباشتنِ تعداد زیادی از زنان توسط سلیمان، از جمله زنان با نژاد سلطنتی و کنیزکان، بر خلاف فرمان خدا بود. شریعت تثنیه صریحاً در برابر ازدواج با ملل خارجی که خدایان دیگر را میپرستیدند، هشدار میداد، زیرا این امر میتوانست اسرائیلیان را از وفاداریشان به خدای یگانه حقیقی دور کند (تثنیه ۷: ۳-۴). در مورد سلیمان، نفوذ همسران خارجی او در واقع او را به پرستش خدایان بیگانه سوق داد و موجب سستی در ایمانش به خدای اسرائیل شد. اول پادشاهان ۱۱ نشان میدهد که قلب سلیمان از خدا دور شد و منجر به مشارکت او در بتپرستی شد، که گناهی بزرگ در نظر خداوند بود.
در حالی که کتاب مقدس حکمت بینظیر سلیمان را تأیید میکند، همچنین عواقب نافرمانی او را برجسته میکند. خدا از سلیمان خشمگین شد و اعلام کرد که پادشاهی از فرزندان او جدا خواهد شد. داستان سلیمان به عنوان داستانی هشداردهنده در مورد خطرات بالقوهٔ به خطر انداختن ایمان و تعهد به خدا به خاطر آرزوهای دنیوی عمل میکند. این داستان بر اهمیت پایبندی به اصول خدا در تمام جنبههای زندگی، از جمله روابط و ازدواج، برای حفظ وفاداری معنوی و اجتناب از دامهای نافرمانی تأکید میکند.
معبد سلیمان
بزرگترین اقدام حضرت سلیمان، ساخت معبد اول در اورشلیم بود. این پروژه عظیم که حدود 967 قبل از میلاد آغاز شد، نقطه عطفی در عبادات مذهبی اسرائیل به شمار میرفت. جزئیات فرایند ساخت و در نهایت تقدیس معبد در بخشهای ۱ پادشاهان ۶ تا ۷ آمده است. معبد به کانونی برای عبادت تبدیل شد و صندوق عهد را در خود جای داد. پیش از ساخت معبد، صندوق عهد در یک خیمهگاه قابل حمل نگهداری میشد. برپایی یک سازه دائمی در اورشلیم، مناسکهای مذهبی اسرائیلیان را تثبیت کرد و به عنوان نیرویی متحد کننده برای دوازده قبیله اسرائیل عمل کرد. اورشلیم به مرکز سیاسی و معنوی این ملت تبدیل شد.
معبد، نشاندهندهی گذر از پرستش سیار مرتبط با خیمهگاه به مکانی ثابت و دائمی بود. این تغییر، ثبات و دوام سلطنت داوودی و تثبیت مناسکهای مذهبی در یک مکان مرکزی را منعکس میکرد. ساخت معبد، عهد داوودی (دوم سموئیل ۷: ۱۲-۱۶) را محقق کرد.
فرزند داوود
دوران حکومت حضرت سلیمان نه تنها به خاطر اقدامات او، بلکه به دلیل جایگاه او بر تخت سلطنت، که تداوم حکومتِ سلسلهیِ داوود بر اسرائیل بود، قابل توجه است. داوود به خاطر پیروزی بر جالوت و نقشش در تعیین اورشلیم به عنوان پایتخت، مورد ستایش قرار گرفت و پایههای یک سلسله قدرتمند را بنا نهاد.
داوود با خدا پیمانی بست و تمایل خود را برای ساختن “خانهای” یا معبدی برای صندوق عهد ابراز کرد. خدا در پاسخ، با داوود پیمانی بست و قول داد که نوادگان او برای همیشه بر اسرائیل حکومت کنند. این پیمانِ داوودی (دوم سموئیل ۷: ۱۲-۱۶) است و سلیمان، به عنوان پسر داوود، تحقق این وعده الهی است. رسیدن سلیمان به سلطنت، نقطه اوج این سلسله بود و نشان دهندهی ادامهی میراث بزرگترین پادشاهان اسرائیل بود.
ثروت افسانهای حضرت سلیمان
دوران حکومت حضرت سلیمان اغلب با رفاه و شکوفایی بینظیری همراه است. در واقع، کتاب مقدس در ۱ پادشاهان ۱۰:۲۳ میگوید: «حکمت و ثروت سلیمان از تمام پادشاهان روی زمین بیشتر بود.» حکمرانی خردمندانه، تجارتهای موفق و اتحادهای سیاسی او به قدرت اقتصادیِ پادشاهی اسرائیل کمک کرد.
سلیمان در تجارت گسترده شرکت میکرد و با کشورهای همسایه اتحاد برقرار میکرد. کتاب مقدس به مشارکتهای استراتژیک او با هیرام، پادشاه صور، و سایر کشورها اشاره میکند که باعث تسهیل مسیرهای تجاری و سرازیر شدن ثروت به کشور شد. سیاستهای اقتصادی خردمندانه و تلاشهای دیپلماتیک سلیمان نقش اساسی در شکوفایی پادشاهی او داشت. او مالیات وضع کرد و از کشورهای تابعه خراج دریافت میکرد که باعث افزایش بیشتر منابع اقتصادی پادشاهی شد.
موقعیت جغرافیایی پادشاهی اسرائیل در زمان حکومت سلیمان، در منطقهای با منابع طبیعی فراوان قرار داشت. سلیمان از این منابع، از جمله چوب درختان سدر لبنان برای پروژههای ساختمانی، طلای سرزمین اوفير و سایر مواد با ارزش، بهره میبرد. کنترل سلیمان بر مسیرهای تجاری کلیدی، از جمله مسیرهایی که مصر را به بینالنهرین متصل میکرد، پادشاهی اسرائیل را به عنوان بازیگری مهم در تجارت منطقهای تبدیل کرد.
انگشتر حضرت سلیمان
انگشتر حضرت سلیمان که اغلب با عنوان «مهر سلیمان» از آن یاد میشود، نگین انگشتریِ مُهر مانند به شکل ستاره داوود یا هگزاگرام است که گفته میشود متعلق به حضرت سلیمان بوده است. هگزاگرام که از تقاطع دو مثلثاق متشکل میشود، نماد وحدت اضداد است. یک مثلثق که به سمت بالا اشاره میکند نماد آسمان و خداوند است، و مثلثق دیگر که به سمت پایین اشاره میکند نماد زمین است. ارتباط این انگشتر با حضرت سلیمان به ساخت معبد توسط او بازمیگردد که به نوعی نقطهی اتصال خداوند در زمین محسوب میشد.
با اینکه اهمیت تاریخی و فرهنگی این نماد انکارناپذیر است، به ویژه مسیحیان، ممکن است آن را بیشتر از دیدگاه افسانهها ببینند تا روایتهای کتاب مقدس. در مسیحیت، تفسیر مهر سلیمان میتواند در میان شاخههای مختلف و دیدگاههای الهیاتی متفاوت باشد. برخی بر ارتباط تاریخی آن با حکمت حضرت سلیمان تأکید میکنند، در حالی که برخی دیگر درک نمادینتری از اهمیت آن دارند.
حضرت سلیمان و ملکه سبا
حضرت سلیمان در زمان خود، هم در پادشاهی خودش و هم در میان کشورهای همسایه، فردی بسیار مورد احترام بود. دوران حکومت او، که اغلب از آن به عنوان «عصر طلایی» اسرائیل یاد میشود، با رفاه و دستاوردهای دیپلماتیک همراه بود. ملکه سبا برای آوردن هدایایی برای حضرت سلیمان و تایید داستانهایی که در مورد حکمت و منزلت او شنیده بود، مسافتی 1900 کیلومتری را طی کرد (اول پادشاهان ۱۰).
«و سلیمان به همهٔ سوالات او جواب داد، هیچ چیز برای پادشاه غیرقابل توضیح نبود. ملکه سبا چون همهٔ حکمت سلیمان، و قصری را که او بنا کرده بود، و خوراکی که بر سر سفرهٔ او بود، و جلوس کردن وزرای او، و ایستادن خادمان او با لباسهایشان، و ساقیان او، و قربانیهایی را که او در خانهٔ خداوند میگذرانید دید، به کلی مبهوت شد» (اول پادشاهان ۱۰: ۳-۵).
ملکه سبا پس از دیدن و شنیدن آنچه برای او مایه حیرت بود، از حکمت حضرت سلیمان، رفاه پادشاهی او و خوشبختی مردمش ابراز شگفتی کرد. وی پیش از بازگشت به سرزمین خود، هدایایی از جمله طلا، ادویه و سنگهای گرانبها به حضرت سلیمان تقدیم کرد.
حکمتنامههای حضرت سلیمان در کتاب مقدس
حکمتنامههای حضرت سلیمان در کتاب مقدس، دیدگاههای عمیقی درباره جنبههای مختلف زندگی انسان ارائه میکند.
کتاب امثال: این کتاب مجموعهای از حکمتهای کاربردی برای داشتن زندگی اخلاقی و عاقلانه است. حضرت سلیمان با استفاده از جملات کوتاه و به یاد ماندنی، اصول جاودانهای را دربارهی اخلاق، پشتکار و خوف از خداوند بیان میکند. تأکید بر کسب حکمت و همچنین تقابل بین حکمت و نادانی، مضامین تکرارشوندهای در این کتاب هستند و نشاندهندهی تلاش حضرت سلیمان برای القای ارزشهای والا به خوانندهاند.
جامعه: جامعه، اثری تأملبرانگیز و فلسفی است که با پرسشهای بنیادین زندگی درگیر میشود. حضرت سلیمان، که اغلب در این کتاب با عنوان «واعظ» یا «مُعلم» شناخته میشود، به دنبال یافتن معنا و هدف در مقابل گذران زندگی میگردد. این کتاب با زیر سوال بردن حکمتهای رایج، به بررسی بیهودگی تلاشهای بشری بدون رابطهای معنادار با خدا میپردازد. جامعه خوانندگان را دعوت میکند تا ماهیت گذرای زندگی را در نظر بگیرند و با نگاهی الهی، معنای پایدار آن را بیابند.
سرود سلمان: سرود سلمان شعری در ستایش عشق و صمیمیت است. این کتاب گفتگویی عاشقانه و پرشور بین دو عاشق را به تصویر میکشد که اغلب به طور نمادین، به عنوان عشق میان خدا و قوم او یا مسیح و کلیسا تفسیر میشود. توصیفات شیوا و تصاویر زندهی حضرت سلیمان، عمق و زیبایی روابط انسانی را کاوش میکند و شادی و شدت عشق را میستاید.