با توجه به کتاب مقدس دین مسیح و آیین او چه بود؟
دین مسیح چه بود؟ این پرسش ساده، داستانی قدرتمند را درباره ایمان ما روایت میکند.
دین مسیح چه بود؟ این پرسش ساده، داستانی قدرتمند را درباره ایمان ما روایت میکند. مسیحیت در میان دیگر ادیان جهان منحصر به فرد است زیرا ما خدا را که جسم پیدا کرده، یعنی عیسی مسیح را، که همزمان کاملاً خدا و کاملاً انسان است، میپرستیم. خدا به انسان تبدیل شد و در زمان و مکان مشخصی در تاریخ زندگی کرد. بنابراین، ما میتوانیم چیزهایی را درباره مردی که خدا بود بدانیم و سوالاتی در مورد او بپرسیم، مانند اینکه دین مسیح چه بود؟
طبق نوشتههای مقدس، عیسی در بیتلحم یهودیه متولد شد. مادرش مریم بود که تا قبل از تولد عیسی باکره بود و همسرش یوسف که برای ثبتنام در سرشماری به آن شهر سفر کرده بود. لوقا زمان تولد عیسی را در دوران حکومت سزار آگوستوس و فرمانداری قیروان بر سوریه تعیین میکند. با وجود جشن گرفتن سنتی تولد مسیح در ۲۵ دسامبر، ما روز دقیق آن را نمیدانیم. با این حال، میتوانیم زمان ورود عیسی را حدود سالهای ۲ یا ۳ قبل از میلاد تعیین کنیم. در آن زمان بیش از یک سیستم تقویم استفاده میشد، بنابراین در حالی که برخی تولد او را در سال ۱ میلادی قرار میدهند، احتمالا کمی زودتر بوده است.
مهمتر از همه، عیسی در نقطهای خاص از تاریخ متولد شد، تمام عمر خود را در منطقه جغرافیایی مشخصی گذراند، در زمان و مکان مشخصی مرد و زنده شد. پس، عیسی وقتی روی زمین زندگی میکرد به چه دینی اعتقاد داشت؟
بیشتر بخوانید : معنی و اهمیت خون مسیح در کتاب مقدس
فرست محتوا
- 1 مردم عیسی به چه دینی اعتقاد داشتند؟(دین مسیح چه بود؟)
- 2 چه رویدادهای مهمی دین یهود را قبل از زمان عیسی تغییر داد؟(دین مسیح)
- 3 گروههای مذهبی اصلی یهودی در زمان عیسی چه کسانی بودند؟(دین مسیح چه بود)
- 4 آیا عیسی گفت که او دین یهود را تغییر میدهد یا تکمیل میکند؟
- 5 آیا پیروان عیسی خود را بنیانگذاران یک دین جدید میدانستند؟
مردم عیسی به چه دینی اعتقاد داشتند؟(دین مسیح چه بود؟)
هم متی و لوقا نسبنامه عیسی را مستقیماً در خانواده اسرائیلیهایی که دین یهودی را داشتند دنبال میکنند. یوسف و مریم، والدین او، اسرائیلیهایی بودند که عیسی را طبق سنت یهودی بزرگ کردند. عیسی از طریق مادر انسانی خود یهودی بود و طبق قوانین یهودیت زندگی میکرد.
دان ویلسون نوشته است: “در حالی که نسبنامه یوسف در متی فصل ۱ آیه ۱ تا ۱۶ ارتباط عیسی با تخت پادشاهی داوود را نشان میدهد، نسبنامه مریم در لوقا فصل ۳ آیه ۲۳ تا ۳۸ شرح داده شده است. نام او در آنجا ذکر نشده است، اما معمولاً نام زنان در نسبنامهها گنجانده نمیشد. مریم دختر هلی، یکی از نوادگان یهودا، بود و یوسف به عنوان “پسر” هلی از طریق ازدواج با مریم ذکر شده است. (پدر بیولوژیکی یوسف یعقوب بود.) مریم از قبیله یهودا، خاندان مسیح، بود. نامهایی که در نسبنامه مریم ذکر شدهاند شامل داوود، بوتص، یهودا، یعقوب و اسحاق و تا آدم میرسد.”
داستان تولد عیسی عهد جدید را آغاز میکند. تاریخچه یهودیت در عهد عتیق کتاب مقدس مسیحی ثبت شده است که پنج کتاب اول یا تورات را با پیروان یهودیت، دینی مبتنی بر پیمان، به اشتراک میگذارد.
پیدایش فصل ۱۲ آیه ۱ تا ۳ آنچه به عنوان پیمان ابراهیمی شناخته میشود را ثبت میکند، زمانی که خداوند ابراهیم (در آن زمان ابرام نامیده میشد) را فراخواند و وعده داد که از او یک ملت بزرگ خواهد ساخت که از طریق آن خدا زمین را برکت خواهد داد.
“و خداوند به ابرام گفت: از سرزمین خود و خویشاوندان خود و خانه پدرت به سرزمینی که به تو نشان خواهم داد برو. و تو را به قومی بزرگ تبدیل خواهم کرد و تو را برکت خواهم داد و نام تو را بزرگ خواهم کرد تا تو برکت باشی. کسانی را که تو را برکت دهند، برکت خواهم داد و کسی که تو را خوار کند، لعنت خواهم کرد و در تو همه خانوادههای زمین برکت خواهند یافت.” (ESV)
ابراهیم از نوح، که خدا با او پیمان نوح را بست و وعده داد که دیگر زمین را طوفان نخواهد کرد، فرود آمد (پیدایش ۹:۸-۱۷). اما با ابراهیم بود که خدا شروع به جدا کردن ملتی برای خود کرد که او را عبادت میکردند.
پیدایش رشد نسل ابراهیم را از طریق پاتریارکها، ابراهیم، اسحاق و یعقوب که اسرائیل نامیده میشد، توصیف میکند. از اسرائیل دوازده قبیله اسرائیل با مسیح موعود که از نسل یهودا فرود خواهد آمد، پدید آمد. پس از رهایی قوم خود از بردگی در مصر، خدا با موسی پیمانی بست (پیمان موسی) و به موسی قوانین، جشنها، قربانیها و سنتهایی را داد که مردم او باید طبق آن زندگی میکردند. سپس خدا به پادشاه داوود (پیمان داوود) وعده داد که همیشه پسری از داوود بر تخت خواهد نشست، برای همیشه، و این پسر خدا خواهد بود. عیسی به عنوان یک مرد یهودی از نسل یهودا، در اسرائیل زندگی میکرد و از قوانین، جشنها، قربانیها و سنتهای مردم خود پیروی میکرد.
چه رویدادهای مهمی دین یهود را قبل از زمان عیسی تغییر داد؟(دین مسیح)
پس از سلطنت پادشاه داوود، پسرش سلیمان پادشاهی کرد. سلیمان معبد بزرگی برای عبادت خدا ساخت و داناترین پادشاه تاریخ بود. با این حال، سلیمان در اواخر سلطنت خود، خردمندی را نادیده گرفت تا به خواستههای خود تن دهد. از طریق همسران متعدد سلیمان، بتپرستی در اسرائیل جای گرفت.
“خداوند به سلیمان گفت: از آنجا که این طرز فکر توست و پیمان و فرمانهای مرا که به تو داده بودم نگه نداشتی، قطعاً پادشاهی را از تو خواهم گرفت و به یکی از زیردستان تو خواهم داد. با این حال، به خاطر پدرت داوود، در زمان حیات تو این کار را نخواهم کرد. آن را از دست پسرت خواهم گرفت.” (اول پادشاهان ۱۱:۱۱-۱۲ NIV)
کمی بعد از آن، تحت حکومت پسران سلیمان، پادشاهی اسرائیل به دو پادشاهی شمالی و جنوبی تقسیم شد. با وجود دههها هشدار پیامبران برای توبه اسرائیل، بتپرستی ادامه یافت. سرانجام، خدا قضاوت را بر مردم خود آورد و به قبایل دشمن پیروزی بر آنها داد. معبد در سال ۵۸۶ قبل از میلاد توسط بابلیها هنگام فتح اسرائیل تخریب شد. ملتهای فاتح یهودیان را به مکانهای مختلف خارج از اسرائیل پراکنده کردند و تا زمانی که امپراتوری پارس تحت فرماندهی کوروش اجازه بازگشت نداد، اجازه بازگشت نداشتند.
در کتابهای نحمیا و عزرا، بازگشت یهودیان به اسرائیل و بازسازی شهر را میبینیم. معبد دوم ساخته شد که به معبد هرود نیز معروف است. اسرائیل تحت امپراتوریهای بعدی که سعی در نابودی فرهنگ آنها داشتند، به طرق مختلف رنج برد. در دوران امپراتوری یونان، تحت حکومت آنتیوخوس چهارم اپیفانوس، معبد مورد تعرض قرار گرفت. آنتیوخوس سپس یهودیان را مجبور کرد تا با شیوههای هلنیستی همسان شوند که منجر به قیام مکابی شد (که سنت هانوکا از آن آغاز شد). بین عهد قدیم و جدید، ۴۰۰ سال سکوت از سوی خدا وجود داشت.
هنگامی که عیسی متولد شد، یهودیان که همیشه یک ملت کوچک بودند، تحت حکومت روم زندگی میکردند. رومیها به آنها اجازه دادند تا دین خود(دین مسیح) را تمرین کنند اما تا زمانی که صلحآمیز بمانند و برای کسانی که بر آنها حکومت میکردند مشکلی ایجاد نکنند.
گروههای مذهبی اصلی یهودی در زمان عیسی چه کسانی بودند؟(دین مسیح چه بود)
در زمان عیسی، سنهدرین بر معبد حکومت میکرد.
سنهدرین شورایی متشکل از فریسیها و صدوقیها بود. آنها تا تخریب معبد در سال ۷۰ پس از میلاد، رهبران عالی قضایی و مذهبی یهودیان بودند. صدوقیها معتقد بودند که تنها تورات مرجع حاکم است و فعالیتهای ماورایی مانند فرشتگان و رستاخیز و سنتهای ایجاد شده توسط فریسیها را انکار میکردند. این دو گروه اغلب برای قدرت مبارزه میکردند. هر دو یحیی تعمیددهنده و عیسی نگرشها و رفتارهای صدوقیها را محکوم کردند.
برعکس، فریسیها به فرشتگان، شیاطین، رستاخیز و جنبههای ماورایی بیشتر ایمان داشتند. آنها همچنین سنتها یا “حصارها” را در اطراف قانون برای محافظت از مردم در برابر گناه ایجاد کردند. برای مثال، آنها تعریف کردند که کار کردن در روز شنبه به چه معناست و مقررات سختگیرانهای تعیین کردند. در حالی که برخی از فریسیها به عیسی علاقهمند بودند یا در نهایت به عیسی ایمان آوردند (مانند نیکودیموس، شاول/پاول)، یحیی تعمیددهنده و عیسی همه فریسیها را به توبه از نفاق و قانونیگرایی فراخواندند.
دو گروه حاکم دیگر در این دوره عبارت بودند از:
زلوطیها بر اساس گفته بن ریچرت، “گروهی لیبرال بودند که میخواستند فقط به خدا خدمت کنند. و یکی از آنها نقش مهمی در خدمت عیسی داشت.” زلوطیها معتقد بودند که برای سرنگونی دولت و بازگرداندن استقلال اسرائیل باید اقدام کنند، گاهی اوقات با اقدامات شدید. دیدگاه آنها از مسیح یک رهبر سیاسی و نظامی بود که ممکن بود ایجاد یک پادشاهی زمینی را هدایت کند. شمعون قاناتی (مرقس ۳:۱۸) یکی از دوازده رسول بود.
اسینیها (هرگز در کتاب مقدس ذکر نشدهاند) گروهی جداییطلب بودند که روحانیت یهودی را فاسد میدانستند و خود را کنار میکشیدند. اسینیها در دوران مدرن با کشف کتابهای دریای مرده شناخته شدند. یک نظریه درباره بقای این کتابها به کار اختصاصی و حفظ اسینیها نسبت داده میشود.
در هر عصر، دین اغلب توسط افرادی با دیدگاههای متفاوت در مورد آن دین که زندگی میشود، تمرین میشود. زمانهایی که عیسی زندگی میکرد نیز تفاوتی نداشت.
آیا عیسی گفت که او دین یهود را تغییر میدهد یا تکمیل میکند؟
عیسی در متی فصل ۵ آیه ۱۷ و ۱۸ گفت: “گمان نکنید که من آمدهام که تورات یا انبیا را نسخ کنم؛ نیامدهام که نسخ کنم، بلکه برای تکمیل کردن آنها آمدهام. زیرا به راستی به شما میگویم تا آسمان و زمین بگذرد، کوچکترین حرف یا نقطه از تورات نخواهد گذشت تا همه چیز انجام شود.”
او به پیروان خود گفت مگر اینکه عدالت شما از عدالت فریسیها و صدوقیها بیشتر باشد، وارد ملکوت آسمان نخواهید شد (متی ۵:۲۰). با این سخنان، او آنچه قرار بود بیاید را نشان داد: او به جای ما خواهد مرد، دوباره زنده خواهد شد و ما عدالت او را به عنوان مال خود به ارث خواهیم برد.
دین مسیح یهودی بود و آن را حذف نکرد. او با آمدن خود عصر جدیدی را آغاز کرد. مردم یهود طبق کلام خدا زندگی میکردند، اما در عیسی، همانطور که یوحنا توضیح میدهد، “کلام جسم شد و در میان ما ساکن شد و ما جلال او را دیدیم، جلال همانند پسر یگانه از پدر، سرشار از فیض و حقیقت.” (یوحنا ۱:۱۴)
عیسی از طریق ضربالمثلها و فعالیتهای خود و سپس از طریق رسولان خود، آموخت که آمدن او عصری را آغاز کرد که از طریق آن یهودیان میتوانستند با ورود به رستگاری که مسیح فراهم میکند، تمام مردم زمین را برکت دهند.
آیا پیروان عیسی خود را بنیانگذاران یک دین جدید میدانستند؟
پیروان اولیه مسیح خود را آغازگر یک دین جدید نمیدیدند، بلکه پیرو مسیح یهودی میدانستند. در یوحنا ۱۴:۱۶، عیسی به شاگردان خود میگوید: «من راه و حقیقت و حیات هستم. هیچکس جز از طریق من به پدر نمیرسد.» در اعمال رسولان ۹:۲، کسانی که از عیسی پیروی میکنند، «تابع راه» نامیده میشوند.
بیشتر تلاشهای مسیونری پولس از کنیسههای هر شهر آغاز شد تا اینکه او و همراهانش معمولاً بیرون رانده شدند. سپس روح القدس روشن کرد که عیسی برای یهودیان و غیر یهودیان مسیح آمد و انجیل در سراسر جهان شناخته شده گسترش یافت. برخی متهمان اولیه را به بیخدایی متهم کردند زیرا آنها از “یک انسان” پیروی میکردند نه یک بت. در انطاکیه (اعمال رسولان ۱۱:۲۶)، پیروان عیسی برای اولین بار مسیحی یا «مسیح کوچک» نامیده شدند که احتمالاً توصیف کننده بهتری است زیرا شاگردان عیسی به دنبال تشکیل یک دین جدید نبودند بلکه میخواستند مانند عیسی باشند.
مسیحیان امروزی اغلب اشاره میکنند که آنها “مذهبی” نیستند، بلکه در رابطه با عیسی مسیح هستند. پیروان یهودی معاصر مسیح اغلب خود را یهودیان «مسیحی» یا «کامل» مینامند تا به دیگران بفهمانند که برای پذیرش عیسی به عنوان مسیح نیازی به ترک میراث یهودی خود ندارند.
مهم است به یاد داشته باشیم که عیسی یهودی بود زیرا ما یک ایمان تاریخی داریم که بر اساس تاریخ بشر ساخته شده است و توسط خدا زنده از طریق مردم یهود منتقل شده است. عیسی وعدههای سپرده شده به ملت یهود را برآورده کرد؛ حتی بقای آن ملت به قدرت خدا اشاره دارد.
با این حال، عیسی نه تنها برای نجات اسرائیلیها آمد، بلکه برای همه کسانی که به او ایمان میآورند، همانطور که در یوحنا ۳:۱۶ آمده است:
“زیرا خدا جهان را آنقدر دوست داشت که تنها پسر خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نشود بلکه زندگی جاودانه داشته باشد. زیرا خدا پسر خود را به جهان نفرستاد تا جهان را محکوم کند، بلکه تا جهان به وسیله او نجات یابد.” (ESV)