اعتقادات کریستادلفین ها درمورد شیطان و شر چیست؟
اعتقادات کریستادلفین ها درمورد شیطان و شر چیست؟ برای درک آنچه کتاب مقدس در مورد شر به ما میآموزد، لازم است دو اصطلاح به کار رفته در آن را تعریف کنیم: «شیطان» که برگردانده شدهی کلمهای عبری به معنای «دشمن» یا «مخالف» است و میتواند در معنای خوب و بد به کار رود؛ و «دیو» که برگرفته از اصطلاح یونانی به معنای «اتهامزنندهی دروغین» یا «کسی که تفرقه میاندازد» است.
هر دو کلمه برای توصیف مخالفت با چیزی به کار میروند. بسیاری بر این باورند که این اصطلاحات میتوانند به موجودی ماوراء طبیعی اشاره کنند که انسانها را به رد راههای خدا وسوسه میکند و آنها را به گناه میکشاند. با این حال، کتاب مقدس به روشنی بیان میکند که ما انسانها به تنهایی در این کار مهارت کافی داریم. خواهیم دید که شیطان یا دیو در کتاب مقدس اغلب تجسم تمایلات طبیعی و خودخواهانهی انسان است که برای رسیدن به آنچه خدا برای بشر در نظر گرفته، باید کنترل شود.
فرست محتوا
شر از کجا می آید؟ (اعتقاد کریستادلفین ها در مورد شر)
- (ارمیا ۱۷:۹): دل از هر چيزي فريبكارتر و سخت شریر است، كيست كه آن را بشناسد؟
- (پیدایش ۶:۵): و خداوند دید که شرارت انسان در زمین عظیم است و هر فکري از تصورات دل او همواره فقط بدي است.
- (پیدایش ۸:۲۱): و خداوند بوي خوشبويي استشمام نمود و خداوند در دل خود گفت كه ديگر براي خاطر انسان زمين را لعنت نخواهم كرد، زيرا كه انديشه دل انسان از جواني اش شرير است، و نيز ديگر هر موجود زنده را مانند آنچه كردهام، نخواهم زد.
- (جامعهواعظ ۹:۳): اين در ميان همه كارهايي كه زير آفتاب انجام ميشود، يك شرارت است كه براي همه يك اتفاق وجود دارد. آري، دل فرزندان آدم نيز پُر از شر است و در تمام مدت زندگيشان، جنون در دلشان است و پس از آن به مردگان ميپيوندند.
- (مرقس ۷:۲۱-۲۲): زيرا از درون، از دل انسان، افكار شرير بيرون ميآيد، زنا، فحشا، قتل، دزدي، حرص، شرارت، فريب، شهوت، چشم بد، اهانت، غرور، حماقت…
- (عبرانيان ۳:۱۲): برادران، مواظب باشيد كه در هيچ يك از شما دلي شرارتبار و ناباور نباشد، تا از خدای زنده دوري نجوئيد.
این آیات به روشنی بیان می کنند که بدی و مخالفت با خدا از قلب انسان سرچشمه می گیرد. این آیات هیچ اشاره ای به عامل دیگری برای انتخاب های شرورانه انسان ندارند، جز آنچه خودشان در قلبشان تصور می کنند یا از دیگران می آموزند. خوب است که بدانیم این واقعیتی در مورد تمام انسان هاست. ما می توانیم شر و بدی ای که در جهان به وجود می آوریم را به هیچ چیز خارج از خودمان نسبت ندهیم.
چه اتفاقی باعث ایجاد شر توسط انسان ها می شود؟(اعتقاد کریستادلفین ها)
- (پیدایش ۳:۶): اما زن دید که میوه درخت برای خوردن خوب است، و برای چشم دلپذیر است، و درختی است که برای حکمت بخشیدن مطلوب است، پس از میوه آن برداشت و خورد و به شوهرش هم داد و او نیز خورد.
- (یعقوب ۱:۱۴-۱۵): اما هر انسانی وقتی بوسیله شهوت [درونی] خود جلب و فریب داده میشود، وسوسه میگردد. سپس آن شهوت وقتی باردار میشود، گناه را به دنیا میآورد؛ و گناه، هنگامی که به کمال میرسد، مرگ را به بار میآورد.
- (یعقوب ۴:۱): جنگها و نزاعها در میان شما از کجا ناشی میشود؟ آیا آنها جز از شهوات شما که در وجودتان در جنگ هستند، حاصل نمیشوند؟
- (افسسیان ۴:۲۲): پس به واسطه رفتار گذشته، انسان کهنه را که بر طبق شهوات فریبنده فاسد شده است، دور بریزید.
- (عبرانیان ۳:۱۳): بلکه هر روز یکدیگر را پند دهید، مادامیکه «امروز» نامیده میشود، مبادا هیچیک از شما از فریبندگی گناه، قساوت قلب بگیرید.
- (رومیان ۷:۱۹-۲۰): زیرا نیکیای را که میخواهم انجام نمیدهم، بلکه بدیای را که نمیخواهم، آن را انجام میدهم. حال اگر آنچه را نمیخواهم انجام میدهم، دیگر من عامل آن نیستم، بلکه گناهی است که در من ساکن است.
- (اول تیموتائوس ۶:۹-۱۰): اما کسانی که میخواهند ثروتمند شوند، در وسوسه و دام و شهوات بسیار احمقانه و زیانبار میافتند، که انسانها را در نابودی و هلاکت غرق میکند. زیرا عشق به پول ریشه تمام بدیهاست، که چون بعضی آن را مشتاقانه طلب کردند، از ایمان گمراه شدند و خود را با غمهای بسیار سوراخ سوراخ کردند.
- (دوم پطرس ۲:۱۸-۲۰): زیرا هنگامی که با سخنان متکبرانهی باطل سخن میگویند، از طریق شهوات نفسانی و هرزگی بسیار، آنانی را که به تازگی از کسانی که در گمراهی زندگی میکنند، رهایی یافتهاند، اغوا میکنند. در حالی که به آنها آزادی وعده میدهند، خود غلام فساد هستند، زیرا هر انسانی از آنچه مغلوب شود، به بندگی آن در میآید.
- (اول یوحنا ۲:۱۶): زیرا هر چه در جهان است، خواه شهوت نفس، خواه شهوت چشم، یا غرور زندگی، از پدر نیست، بلکه از جهان است.
قلب انسان سرچشمهی تمایلاتی است که به مخالفت با خدا منجر میشود: تمایل به داشتن چیزهایی که باعث لذت جسمانی میشود اما اغلب به آسیب رساندن به دیگران ختم میشود؛ تمایل به داشتن چیزهایی که چشم را خشنود میکند و اغلب به ستم به دیگران میانجامد؛ و تمایل به ارضای غرور که غالباً منجر به رفتار سهلانگارانه یا تحقیر دیگران میشود.
چگونه با شر مبارزه کنیم؟
1. 1 پطرس 4:1-2:
پس چونکه مسیح برای ما در تن رنج کشیده است، شما نیز خود را به همان طرز تفکر مجهز کنید. زیرا کسی که در تن رنج کشیده است، از گناه دست کشیده است. دیگر نباید بقیه عمر خود را در تن برای امیال انسانها زندگی کند، بلکه برای خواست خدا.
2. کولسیان 1:21-23:
شما نیز که زمانی بیگانه و دشمن خدا بودید در ذهن خود به سبب اعمال شریرانه، اکنون او در بدنِ جسمانی خود، به وسیله مرگ با شما آشتی کرده است تا شما را در حضور او مقدس و بی عیب و بی ملامت قرار دهد، به شرطی که در ایمان پایدار و مستحکم بمانید و از امیدِ انجیل که شنیدهاید، منحرف نشوید، همان انجیلی که به هر مخلوقی که زیر آسمان است موعظه شده است، و من پولس، خادم آن شدهام.
3. رومیان 7:14-20:
زیرا میدانم که شریعت روحانی است، اما من جسمانی هستم، و زیر گناه فروخته شدهام. زیرا آنچه انجام میدهم، خود قبول ندارم؛ چون کاری را که میخواهم، انجام نمیدهم، بلکه کاری را که نمیخواهم، انجام میدهم. پس اگر کاری را که نمیخواهم، انجام میدهم، با شریعت موافقت میکنم که خوب است. پس دیگر خود من نیستم که آن را انجام میدهم، بلکه گناهی است که در من ساکن است.
چون میدانم که در من، (یعنی در جسم من) هیچ چیز نیکویی ساکن نیست، زیرا خواستن نزد من حاضر است، اما چگونگی انجام دادن کار نیک را نمییابم. چون نیکوییای را که میخواهم انجام نمیدهم، بلکه بدیای را که نمیخواهم، انجام میدهم. حال اگر من کاری را که نمیخواهم، انجام میدهم، دیگر خود من نیستم که آن را انجام میدهم، بلکه گناهی است که در من ساکن است.
4. افسسیان 6:11-18:
تمام زره خدا را بر تن کنید تا بتوانید در برابر حیلههای شیطان مقاومت کنید. زیرا ما در برابر جسم و خون مبارزه نمیکنیم، بلکه در برابر حکومتها، در برابر قدرتها، در برابر فرمانروایان تاریکی این جهان، در برابر نیروهای روحانی شرارت در آسمانهای بالا مبارزه میکنیم. بنابراین، تمام زره خدا را بر تن کنید تا بتوانید در روز بد مقاومت کنید، و پس از انجام دادن همه چیز، ایستادگی کنید. پس بایستید، کمر خود را با راستی ببندید، و زره عدالت را بر تن کنید؛ و پاهایتان را با آمادگی برای بشارت صلح کفش بپوشانید؛
و مهمتر از همه، سپر ایمان را بردارید که با آن میتوانید تمام تیرهای آتشین شرارت را خاموش کنید. و کلاهخود نجات را بردارید، و شمشیر روح را که کلام خداست، بگیرید؛ و همواره با دعا و التماس در روح دعا کنید، و با تمام پایداری و التماس برای همه مقدسان بیدار باشید.
این نبرد خیر و شر نبردی فیزیکی با خون و گوشت علیه انسانهای دیگر نیست، به همین دلیل به زره جنگی واقعی نیاز نداریم. در عوض، به زرهی نیاز داریم که در سطحی متفاوت مبارزه کند – در قلب انسان – جایی که احساسات، افکار و اراده ما قرار دارد. ما باید خود را به همان ذهنیتی که مسیح داشت مجهز کنیم، ذهنیتی که مطیع خواست پدرش بود.
اغلب این مخالفت با خدا از طریق قلبهای افراد در قدرت، در حکومت جهان پیرامون ما ابراز میشود، همانطور که در آزار و اذیت کلیسای افسس یا حتی درون «کلیسا» همانطور که در میان رهبران یهودی قرن اول بود، دیده شد. حتی در آن زمان هم، نبرد، نبرد فیزیکی با سلاح نیست، بلکه مبارزهای است که با سلاحهای حقیقت، عدالت، انجیل صلح، ایمان، نجات، کلام خدا و دعا انجام میشود.
چرا شر با تاریکی یکی شده است؟
مزامیر ۱۰۷: ۱۰-۱۳
آنان که در تاریکی و سایه مرگ می نشینند، در سختی و زنجیر آهن گرفتارند؛ زیرا علیه سخنان خدا عصیان ورزیده و مشورت بلندمرتبه او را خوار شمرده اند؛ بنابراین، او دل ایشان را با زحمت فرو ریخت؛ افتادند و کسی نبود که یاری کند. پس در گرفتاری خود به خداوند فریاد زدند، و او ایشان را از تنگی هایشان رهانید.
امثال ۲: ۱۰-۱۵
وقتی حکمت به دلت وارد شود، و دانش بر جان تو خوشایند باشد؛ تدبیر تو را نگه خواهد داشت، فهم تو را حفظ خواهد کرد؛ تا تو را از راه مرد شریر، از مردی که سخنان فریبنده می زند، برهاند؛ کسانی که راه های راستی را رها می کنند، تا در راه های تاریکی راه بروند؛ کسانی که از انجام شر خوشحال می شوند، و به کجروی شریران لذت می برند؛ که راه هایشان کج و در مسیرهای خود فریبکارند.
امثال ۴: ۱۹
راه شریران مانند تاریکی است: نمی دانند به چه چیزی خواهند لغزید.
اشعیا ۹: ۲
قومی که در تاریکی راه می رفتند، نور عظیمی دیده اند: کسانی که در سرزمین سایه مرگ ساکن هستند، بر آنها نور درخشیده است.
اشعیا ۲۹: ۱۸
و در آن روز، کران سخنان کتاب را خواهند شنید، و چشمان نابینایان از تاریکی و از ظلمت خواهند دید.
اشعیا ۴۲: ۱۶
و کوران را از راهی که نمی شناختند، خواهم آورد؛ آنها را در مسیرهایی که نمی شناختند رهبری خواهم کرد؛ تاریکی را برایشان به نور و چیزهای کج را به راست تبدیل خواهم کرد. این کارها را برای آنها انجام خواهم داد و ترکشان نخواهم کرد.
متی ۶: ۲۳
اما اگر چشمت بد باشد، تمام بدنت پر از تاریکی خواهد شد. پس اگر نوری که در توست تاریکی باشد، تاریکی آن چه قدر عظیم است!
یوحنا ۳: ۱۹
و این است محکومیت، که نور به جهان آمده است، و مردم تاریکی را بیشتر از نور دوست داشتند، زیرا اعمالشان بد بود.
یوحنا ۱۲: ۴۶
من به عنوان نور به جهان آمده ام، تا هرکه به من ایمان بیاورد، در تاریکی نماند.
افسسیان ۵: ۸، ۱۱
زیرا شما زمانی تاریکی بودید، اما اکنون در خداوند نور هستید؛ به عنوان فرزندان نور رفتار کنید: … و با اعمال بی ثمر تاریکی شراکت نداشته باشید، بلکه آنها را سرزنش کنید.
۱ یوحنا ۲: ۱۱
اما هر که برادر خود را دشمن دارد، در تاریکی است و در تاریکی راه می رود، و نمی داند به کجا می رود، زیرا آن تاریکی چشمان او را کور کرده است.
بیشتر بخوانید : اعتقاد کریستادلفین ها در مورد رستاخیر عیسی مسیح چیست؟
تاریکی، نمادی از ضد دانش یا پذیرش خوبی است که فقط به مرگ منجر می شود. این عصیانی علیه سخنان خدا یا رد نصیحت او و اغلب ترجیح دادن به چیزهایی است که بهتر است پنهان یا به طور مخفیانه انجام شود. تاریکی قدرتمند است زیرا به شهوت جسم، شهوت چشم و غرور زندگی دامن می زند.
راه های خدا مستلزم این نیست که همیشه در کارهایی که ممکن است برای ما جذاب باشد زیاده روی کنیم، بلکه نیازمند تمایل به خدمت به دیگران و انکار خود و تسلیم به اراده خداست. اینها کارهای سختی برای انسان است. این یک نبرد دائمی است، اما نبردی است که در نهایت ارزش آن را خواهد داشت، زیرا مشارکت در به ارمغان آوردن عدالت، رحمت و عدالتی است که در زندگی عیسی مسیح می بینیم.
کریستادلفین ها معتقدند که این امیال خودخواهانه بشر است که شر را به وجود میآورد. در کتاب مقدس هیچ اشارهای وجود ندارد که فرشتگان خدا علیه او طغیان کنند و خدای رقیبی برای مخالفت با او و تبدیل شدن به منبع شر در جهان ایجاد کنند. فقط یک خدا وجود دارد و اراده او در آسمان انجام می شود و فرشتگان او خادمان او هستند تا اراده او را انجام دهند (مزامیر ۱۰۳: ۲۱، عبرانیان ۱: ۱۴).
از آنجایی که می دانیم اینطور است، و هیچ امکانی برای غیر از این بودن وجود ندارد، می توانیم به خدا و کنترل او بر این جهان اطمینان داشته باشیم. این نبرد خیر و شر همیشه در قلب ما بوده است زیرا ما اختیار انتخاب خیر یا شر را داریم.