زندگی پولس رسول در کتاب مقدس + داستانی از رستگاری
داستان پولس رسول، حکایتی از رستگاری در عیسی مسیح است. با این حال، برای درک کامل شخصیت او، باید به گذشته و جنبه تاریک او و آنچه قبل از تبدیل شدن به “رسول رحمت” نمادش بود، نگاهی بیاندازیم.
موضوع اصلی این پیام، عیسی مسیح، پسر خداست. عیسی مسیح از نظر جسمانی از نسلِ داود، پادشاه بزرگ اسرائیل، بود. اما هویتِ واقعی او فراتر از این بود. با قيام او از مرگ، با قدرتِ روح القدس، به عنوان پسرِ خدا معرفی شد. این معجزه، نشاندهنده قدرت مطلق و عظمت خداوند بود.
پولس رسول با فرستادن این نامه، سلام و محبت خود را به مسیحیان روم ابراز میدارد و آنها را به ایمان و اطاعت از خداوند دعوت میکند. این پیام، سرشار از امید و وعدههای الهی است و مسیری روشن برای رستگاری و سعادت انسانها ترسیم میکند.
بیشتر بخوانید : پطرس رسول در عهد جدید کیست و چه نقشی در کتاب مقدس دارد؟
فرست محتوا
پولس رسول در کتاب مقدس کیست؟
پولس رسول، که پیش از ایمان آوردن به مسیحیت با نام ساؤول شناخته میشد، یکی از رهبران برجستهٔ کلیسای اولیه مسیحیت بود. او نقشی حیاتی در گسترش انجیل در میان غیریهودیان (غیر یهودیان) در قرن اول میلادی ایفا کرد و سفرهای تبلیغی او سراسر امپراتوری روم را در بر میگرفت. شگفتانگیز است که پولس پس از آزار و اذیت مسیحیان، به یکی از مشهورترین رسولان مسیح تبدیل شد. ماجرای شگفتانگیز تغییر دین او، که شامل دیدار با خودِ مسیح بود، در کتاب اعمال رسولان، باب ۹، روایت شده است.
پولس رسول بنیانگذار بیش از دوازده کلیسا بود و به طور سنتی، او را نویسنده ۱۳ کتاب از کتاب مقدس میدانند. این کتابها در واقع نامههای او به کلیساهای مختلف است و پولس از این جهت، پرکارترین نویسندهٔ کتاب مقدس به شمار میرود. به همین دلیل، قدیس پولس را اغلب به عنوان یکی از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ میشناسند.
رسول پولس یکی از بعیدترین افرادی بود که میتوانست به یک مرد خدا تبدیل شود. او کارش را به عنوان آزاردهندهٔ مردم خدا آغاز کرد و آنها را به خاطر ایمانشان به زندان میکشاند، تا اینکه خداوند او را صدا زد. پولس قبل از این رویارویی معجزهآسا چگونه بود؟ او چگونه تغییر کرد؟ بیایید نگاهی دقیقتر به داستان رستگاری پولس رسول بیندازیم.
پولس رسول پیش از مسیحی شدن
در کتاب اعمال رسولان، فصل ۷، با پولس که با نام ساؤول هم شناخته میشد، آشنا میشویم. در آن زمان، شورای عالی یهودیان (سنهدرین) از استفانوس، یکی از شماسهای مسیحی، بهشدت خشمگین بودند. استفانوس که فردی باایمان و دارای قدرت انجام کارهای خارقالعاده بود، به جرم توهین به مقدسات متهم شد. مجازات معمول برای چنین جرمی، سنگسار کردن فرد متهم بود.
اینجاست که در این ماجرا با ساؤول روبرو میشویم. در حالی که استفانوس را سنگسار میکردند، شاهدان ماجرا لباسهای خود را در پای ساؤول گذاشتند (طبق عادت آن زمان، فردی که سنگ اول را پرتاب میکرد، لباسهای خود را در میآورد و فرد دیگری نگهبان آنها میشد). طبق اعمال رسولان، فصل ۸، آیه ۱، «و ساؤول موافق قتل او بود.»
مفسر مذهبی، متیو هنری، در توضیح معنی این آیه میگوید: «مرگ استفانوس باعث خوشحالی عدهای شد – البته بدون شک افراد بیشتری از این اتفاق خوشحال شدند، اما یک نفر به طور خاص از آن لذت برد و آن کسی نبود جز ساؤول که بعدها به پولس معروف شد. او با کشتن استفانوس موافق بود. او از این اتفاق راضی و خشنود بود. ساؤول با تماشای این صحنهی خونین، به امید اینکه بتواند جلوی گسترش مسیحیت را بگیرد، حس رضایت درونی پیدا کرد.»
در حالیکه مردم خدا برای مرگ استفانوس سوگوار بودند، اما ساؤول چنین نبود. اعمال رسولان فصل ۸ آیه ۳ میگوید: «اما ساؤول كليسا را سخت آزار میداد، و به خانهها درآمده، مردان و زنان را میکشید، و به زندان میسپرد». متیو هنری در ادامه میگوید که ساؤول هر کاری که از دستش برمیآمد برای متوقف کردن مأموریت مسیحیان انجام داد. او به خانههای مردم هجوم میبرد و آنها را زندانی میکرد تا به خاطر ایمانشان محاکمه و اعدام شوند. این یک جنگ علیه مسیحیان بود و ساؤول پیشتاز این گروه بود.
گرایش پولس رسول
ساؤول همچنان به آزار و اذیت مسیحیان ادامه میداد و برای دستگیری آنها عازم دمشق بود. در راه، ناگهان نوری درخشان او را احاطه کرد به گونهای که بر زمین افتاد. صدایی رسا او را مورد سؤال قرار داد که چرا او را آزار میدهد. ساؤول پرسید که «تو کیستی، سرورم؟» و صدا پاسخ داد: «من عیسی هستم، همان کسی که تو آزار میدهی.» عیسی به او گفت بلند شود و دستوراتش را دنبال کند. ساؤول از زمین برخاست، اما دیگر نمیتوانست چیزی ببیند. او سه روز کور بود و در آن مدت نه آب خورد و نه غذا.
در دمشق، خدا به یکی از شاگردانش به نام حَنَنْیا دستور داد تا دستهای خود را بر چشمان ساؤول بگذارد. حَنَنْیا مطیع فرمان الهی شد و بینایی ساؤول را به او بازگرداند. پس از اینکه ساؤول قوت خود را به دست آورد، آماده بود تا زندگی جدید خود را با مسیح آغاز کند. او دیگر به آزار و اذیت شاگردان مسیح نپرداخت، بلکه با آنها وقت گذراند. دیگر مردان و زنان مسیحی را به زندان نمیکشاند، بلکه به وعظ کلام خدا مشغول شد. به جای توطئه برای کشتن دیگران، خود او کسی بود که مورد آزار و اذیت قرار میگرفت.
در کتاب اعمال رسولان، فصل ۱۳، آیه ۹، به اسم دیگر ساؤول، یعنی پولس، اشاره میشود. بارنابا و پولس رسول با هم برای انجام کار خدا سفر میکردند. هنگامی که به پافوس رسیدند، با شخصی به نام بار-یشوف، که یک ساحر و پیامبر دروغین بود، روبرو شدند. او سعی کرد مانع کار آنها شود، اما به خاطر فریبکاری و حیلهگریاش، قدرت روح القدس او را کور کرد. بارنابا و پولس به سفر خود ادامه دادند و به تعلیم و وعظ در مورد عیسی مسیح پرداختند.
پولس رسول چه کتابهایی از کتاب مقدس را نوشته است؟
عهد جدید از ۳۱ نامه تشکیل شده است. این نامهها که روی پاپیروس نوشته میشدند، حاوی دستورات و رهنمودهایی در زمینه عبادت، روابط انسانی، زندگی مؤمنانه و موضوعات دیگر هستند. ۱۳ تا از این نامهها توسط پولس رسول نوشته شده است، از جمله:
- رومیان،
- ۱ و ۲ قرنتیان،
- غلاطیان،
- افسسیان،
- فیلیپیان،
- کولسیان،
- ۱ و ۲ تسالونیکیان،
- ۱ و ۲ تیموتائوس،
- تیطوس،
- و فیلیمون.
پولس معتقد بود که خدا او را مأمور نوشتن این نامهها کرده است. پطرس نیز تأیید کرد که نوشتههای پولس از جانب خدا الهام گرفته شده است.
پس از ورود به رم در سال ۶۰ میلادی، پولس رسول دو سال را در حبس خانگی گذراند. در این مدت، او چهار نامه از مجموعهٔ «نامههای زندان» را نوشت. این نامهها عبارتند از: افسسیان، فیلیپیان، کولسیان و فیلیمون. نوشتههای پولس در این دوران، سرشار از کلمات دلگرمکننده برای کلیساهای محلی بود. او در این نامهها دربارهٔ بخشش، فیض الهی و انتقال حقیقت خداوند به دیگران سخن گفت.
4 درس زندگی از پولس رسول
خدا ما را در هر کجا که هستیم ملاقات میکند.
عیسی مسیح در میانهی مسیر آزار و اذیت پولس با او صحبت کرد. او صبر نکرد تا اول، دگرگونی در قلب پولس رخ دهد. خدا او را صدا زد در حالی که پولس با پاهایی پوشیده از غبار و قلبی پر از پلیدی، در جادههای خاکی و ناهموار سفر میکرد. خدا ما را هم در همان وضعیتی که هستیم ملاقات میکند. لازم نیست قبل از اینکه بتوانیم منجی خود را ملاقات کنیم، خودمان را پاک و منزه کنیم. حتی در حالی که در آلودگی و گناه غرق هستیم، میتوانیم نام عیسی مسیح را با مهربانی صدا بزنیم.
احساس میکنید برای روی آوردن به مسیح خیلی دیر شده؟ اینطور نیست. پولس از اورشلیم، محل شهادت استفانوس، ۱۳۶ مایل (حدود ۲۲۰ کیلومتر) دور شد تا به دمشق برسد. چه احساس کنید ۱۳۶ ساعت یا ۱۳۶ سال در مسیری خطرناک قدم برداشتهاید، هرگز برای روی آوردن به عیسی مسیح دیر نیست. خداوند شما را دقیقاً در همان وضعیتی که هستید ملاقات میکند، آماده و توانا برای تغییر مسیر زندگیتان.
خدا معجزه میکند.
بعد از گرویدن پولس به مسیحیت، مردم به شدت حیرتزده شدند. همان شخصی که مسیحیان را تعقیب میکرد، حالا مردم را به پیروی از عیسی فرا میخواند. چطور چنین چیزی ممکن بود؟ تنها به واسطهی قدرت مسیح. عیسی خودش را به پولس آشکار کرد و پولس او را همانطور که بود پذیرفت، و همهی این اتفاقات فقط در یک فصل از کتاب مقدس رخ داد. نور درخشان، نابینایی و البته تغییر قلب، همگی معجزهآسا بودند.
شما به دنبال معجزه هستید؟ همانطور که خدا در گذشته معجزاتی انجام میداد، او امروز هم قادر به انجام آنهاست.
حالا شاید هدفها و برنامههای خدا برای ما همیشه واضح نباشند، اما او هر کاری را که بخواهد میتواند انجام دهد. پس برای معجزه در زندگیتان دعا کنید.
البته، خدا همیشه به دعاهای ما به همان شکلی که میخواهیم پاسخ نمیدهد، اما او همهچیزدان است و نقشهها و اهدافی فراتر از درک ما دارد.
فراموش نکنید همان خدایی که قلبِ سختِ یک قاتل را تغییر داد، هنوز زنده است و امروز هم معجزه میکند.
خدا میتواند از هر کسی برای اهداف خود استفاده کند.
پولس بعیدترین فرد برای نشر پیام انجیل بود. او حتی نظارهگر سنگسار شدن استفان، مردی که به همین کار مشغول بود، شده بود. او خودش هم مسیحیان را آزار میداد و میخواست نور خدا را خاموش کند. اما در کتاب اعمال رسولان، فصل ۹، آیه ۱۵، آمده است که «خداوند به حَنَنْیا گفت: “برو! این مرد، یعنی پولس، ابزار برگزیدهی من است تا نام مرا به نزد امّتها، پادشاهان آنها و قوم اسرائیل برسانم.”» خدا پولس را برای اعلام اسم خود برگزید. در حالی که میتوانست فردی «پاکتر» و درستکارتر را انتخاب کند، خدا او را برگزید.
خدا میتواند از هر کسی استفاده کند، مهم نیست چه کارهایی کردهایم یا چه چیزهایی را پشت سر گذاشتهایم. داستان پولس تاثیرگذار است. او از یک طرف به طرف دیگر رفت. خدا میتواند از ما و «بار» گذشتهمان برای اهداف خودش استفاده کند. در کتاب اعمال رسولان، فصل ۹، آیه ۲۱ میخوان بر ضدّ کسانی که این نام را میخواندند، جنجال به پا میکرد؟ و او به اینجا آمده است تا آنها را دستگیر کرده، نزدِ رؤسای کهنه ببرد؟”» تاثیرگذاری پولس با وجود گذشتهاش بیشتر شد. مردم شاهد این بودند که گذشتهی سنگین او به حال قدرتمندی تبدیل شده است.
خدا میخواهد ما بشارت نیک را با دیگران به اشتراک بگذاریم.
پولس رسول بابت نجاتیافتنش از طریق مسیح بسیار سپاسگزار بود و میخواست دیگران نیز در پیام انجیل سهیم شوند. بعد از ایمان آوردن، روح القدس پولس را پر کرد و به او قدرت داد تا بشارت نیک را با دیگران در میان بگذارد. او با پای پیاده در سرتاسر جهان مسیحیت را تبلیغ میکرد، نام عیسی را بر زبان میآورد و داستان خود را تعریف میکرد. داستان پولس، ماهیت معجزهآمیز خدا و توانایی او برای رستیم: «و همهی کسانی که او را میشنیدند، حیرتزده شده، میگفتند: “آیا این همان کسی نیست که در اورشلیمگاری را روشن میساخت.
ما هم داستان خود را برای گفتن داریم. دیگران میتوانند از شنیدن ماجرای ایمان آوردن ما و اینکه چگونه خدا بر مشکلات و سختیهای زندگی ما غلبه کرده است، بهرهمند شوند. خدا میخواهد ما این داستانها را به اشتراک بگذاریم تا به دیگران دربارهی مسیح و نجات او بیاموزیم. ما هم همان روح القدس را داریم که پولس رسول داشت. ما میتوانیم از این قدرت برای هدایت دیگران به سوی مسیح استفاده کنیم.
از رسول پولس و تغییر او میتوان چیزهای زیادی آموخت. داستان پولس، از یک آزار دهنده مسیحیان تا یک موعظهگر، نشان میدهد که هر زندگیای قابل رستگاری است. مهم نیست در کجای مسیر باشیم، خدا میتواند ما را ملاقات کند، تغییر دهد و از ما برای اثرگذاری بر پادشاهی خود استفاده کند.