چرا ما به عهد عتیق نیاز داریم و اهمیت آن چقدر است؟
بدون عهد عتیق، نه من و نه شما نیمی از کارهایی را که خدا برای نجات بنیاسرائیل از خودشان انجام داده بود، نمیدانستیم. عهد جدید دلیل امید ما را به ما میگوید، اما عهد عتیق به ما میگوید که خدا چه کرد تا این امید را به ما بدهد.
وقتی بزرگ میشدم، همیشه میشنیدم که مسیحیان این تکرار را برای غیرمومنان میخوانند: «ایمان بیاور تا نجات داده شوی». من با این احساس مخالف نیستم، اما آسان است که آنقدر روی این قطره تمرکز کنیم که اقیانوسی را که در آن است نادیده بگیریم: کتاب مقدس. نادیده گرفتن عهد عتیق به خصوص آسان است زیرا کتاب مراثی غمانگیز است، رؤیاهای دانیال گیجکننده و سردرگمکننده است، و سرود سلیمان واقعاً ناخوشایند است.
این چیزی است که من و شما ۹۹ درصد مواقع فراموش میکنیم: خدا انتخاب کرد که چه چیزی در کتاب مقدس باشد. بنابراین، این واقعیت که عهد عتیق وجود دارد به این معنی است که خدا آن را عمداً آنجا گذاشته است.
مغز کوچک انسانی من به هیچ وجه نمیتواند خودش را دور فکر خدا بپیچد. با این حال، میتواند چهار چیز را که عهد عتیق برای کسانی که آن را میخوانند انجام میدهد، ارائه دهد. در ادامه به این چهار مورد میپردازیم.
بیشتر بخوانید : داستان راحل در کتاب مقدس چیست و چه اهمیتی دارد؟
فرست محتوا
1. حفظ و انتقال تاریخ نجات قوم خود توسط خدا
هر کسی که عهد عتیق را به سرعت بخواند میتواند ببیند که با وجود اینکه قوم برگزیده خدا بودند، اسرائیلیها اشتباهات زیادی کردند. خیلی زیاد.
برای مثال، با وجود اینکه دیدند خدا مصر را با بلاها زده است (خروج ۷:۱۴، خروج ۱۱:۱۰)، دریای سرخ را شکافت (خروج ۱۴:۱-۲۲)، و دریای مذکور را دوباره روی تعقیبکنندگان خود ریخت (خروج ۱۴:۲۳-۳۱)، اسرائیلیها در زمان موسی روی کوه سینا مضطرب شدند و به خود گفتند: «این خدا واقعی نیست. بیایید به جای آن یک گاو براق را پرستش کنیم» (خروج ۳۲:۱-۵).
این نه اولین و نه آخرین اشتباه اسرائیل بود، و خدا تاکید کرد که نویسندگان کتاب مقدس هیچکدام را حذف نکنند. اما خدا بعد از اینکه اسرائیلیها دوباره اشتباه کردند چه کار میکند؟ او آنها را نجات میدهد. او هر بار آنها را نجات میدهد.
بدون عهد عتیق، من و شما نیمی از کارهایی را که خدا برای نجات اسرائیلیها – اجداد معنوی ما – از خودشان انجام داده بود، نمیدانستیم.
ما همچنین ریشههای الهیاتی یا فرهنگی که عهد جدید و به طور خاص انجیل از آن سرچشمه گرفته است را درک نمیکردیم. و اگر انجیل را نمیدانستیم کجا بودیم؟
2. نشان میدهد که خدا عمیقاً در زندگی روزمره ما سرمایهگذاری کرده است
قبل از اینکه اسرائیلیها به سرزمین موعود برسند، رئیس جمهور، نخست وزیر یا حتی پادشاهی نداشتند. اسرائیل چیزی داشت که ما مردم جدید آن را تئوکراسی مینامیم. در یک تئوکراسی، دین دولت است و دولت دین است.
این بدان معناست که قوانینی که در خروج، لاویان و تثنیه بیان شدهاند، صرفاً «تو باید» و «تو نباید» برای زندگی خصوصی نبودند؛ آنها قانون عمومی بودند، همانطور که پرداخت مالیات و توقف در علائم ایست قانون هستند.
«به کی اهمیت میدهید؟»، شما میپرسید، «لاویان هنوز هم کسلکننده است.»
این ممکن است درست باشد، اما این واقعیت که قانون خدا نیز قانون سرزمین بود، چیزی مهم را به ما نشان میدهد: خدا فقط نمیخواست اسرائیلیها را در آخر هفتهها و عید فصح ببیند. او میخواست بخش جدایی ناپذیری از زندگی آنها باشد تا آنها شکوفا شوند.
این امروز در مورد خدا صادق است: او میخواهد وقتی شیرینیهایمان را میخوریم، قبض برقمان را پرداخت میکنیم و لباسهای شسته شدهای را که تمام هفته در خشک کن نشسته است تا میکنیم، با ما باشد. بدون عهد عتیق، نمیدانستیم که هیچ جزئیاتی برای خدای ما خیلی کوچک نیست که به آن اهمیت دهد.
3. به ما میآموزد که چگونه خدا را ستایش کنیم
وقتی اکثر مسیحیان به ستایش فکر میکنند، به خواندن همراه با آهنگ کاورهای هیلزنگ در کلیسا فکر میکنند. این تا حد زیادی به این دلیل است که کتاب مزامیر مجموعهای از سرودها و شعر است و تا حدی به این دلیل که خواندن آهنگهای شاد یکشنبه قلب ما را گرم و کرکی میکند.
از آنجا که بیشتر عبادتهای مسیحی مدرن از مطالب شاد سرچشمه میگیرد، مؤمنان فراموش میکنند که همه ستایشها از جایی شاد نمیآید. عشق ایوب به خدا همه چیز را از او گرفت، برخی از مزامیر (مانند ۲۸، ۳۸ و ۸۸) فریادهای ناامیدانه برای کمک هستند و کتاب جامعه موعظهای در مورد پوچی زندگی است.
ایوب، مزامیر و جامعه از نظر ماهیت با هم متفاوت هستند، اما هدف یکسانی دارند: پذیرش خدا به عنوان نجاتدهنده نه با وجود سختی و رنج، بلکه به خاطر آن.
بدون این نوشتههای کمتر شاد عهد عتیق، نمیدانستیم که میتوان و باید درد را برای ستایش مهار کرد. ما فقط میتوانستیم وقتی خوشحال بودیم خدا را ستایش کنیم.
4. آمدن مسیح را پیشگویی میکند
خدا اسرائیل را نجات میدهد، خودش را بخشی از زندگی ما میکند، به ما یاد میدهد که چگونه او را ستایش کنیم… هدف از همه اینها چیست؟ چرا ما به یک مجموعه بیمعنی از حقایق، قوانین و شعرهای مضطرب نیاز داریم در حالی که «باور کن و نجات خواهی یافت» را داریم که امتحان خود را پس داده است؟
زیرا عهد عتیق چیز دیگری هم برای ارائه دارد: پیشگوییهایی درباره عیسی. اشعیا ۷:۱۴ به ما میگوید که عیسی ایمانوئل یا خدا با ما نامیده خواهد شد. پیامبر هوشع با یک فاحشه ازدواج میکند تا نمادی از عشق عیسی به کلیسای مستحق باشد. و دانیل ۷:۱۳-۱۴ آمدن دوم عیسی را پیشبینی میکند.
این پیشگوییها و دهها پیشگویی دیگر به اسرائیلیهای عهد عتیق چیزی برای امیدواری داد: پایان پیمان قانون و آغاز پیمان فیض. مسیحیان امروزی نیز از آن چیزی به دست میآورند: درک اینکه خدا هزاران سال – بله، هزاران سال – برای مراقبت از خانوادهاش وقت گذاشت.
اهمیت عهد عتیق برای چیست؟
اگر همه چیز دیگری را که در مورد این مقاله خواندهاید فراموش کردید، این را به خاطر بسپارید: عهد جدید به ما دلیل امیدمان را میگوید، اما عهد عتیق به ما میگوید که خدا چه کرد تا این امید را به ما بدهد.
هر چه بیشتر آن را بخوانیم، بیشتر میفهمیم و قدردانی میکنیم که او برای انسانهای گناهکار، لجباز و احمق مانند ما که لیاقتش را نداریم، چه کارهایی انجام داده است.