شمعون قانوی چه کسی بود و نقش او در کتاب مقدس چیست؟
شمعون قانوی یکی از مورد اعتمادترین مردان عیسی بود. او همچنین سابقهای پرمناقشه داشت که او را به عضوی ناخوشایند در گروه عیسی تبدیل میکرد، مخصوصاً با در نظر گرفتن اینکه عیسی کسی را نیز انتخاب کرده بود که شمعون خواهان کشتن او بود.
شمعون قانوی یکی از حواریون عیسی مسیح بود. او همچنین پیش از این عضو گروهی تندروی از یهودیان وطنپرست بود که برای سرنگونی روم تلاش میکردند. داستان شمعون قانوی را در کتاب مقدس و ارتباط آن با مسیح کاوش کنید.
بیشتر بخوانید :شاه جیمز در کتاب مقدس کیست و چرا به او یعقوب کوچک می گفتند؟
فرست محتوا
شمعون قانوی کی بود؟
بر اساس عهد جدید، شمعون قانوی یکی از دوازده حواری عیسی مسیح است. به او در فهرست حواریون انجیلهای متی، مرقس، لوقا و همچنین کتاب اعمال رسولان اشاره شده است. لقب «قانوی» او را از شمعون پطرس، حواری دیگر، متمایز میکند.
عبارت «قانوی» به جنبش سیاسیای در میان یهودیانِ قرن اول اشاره دارد که خواهان سرنگونی روم با زور در یهودیه بودند. با این حال، عضویت واقعی شمعون در این جنبش به طور قطعی مشخص نشده است. لقب «قانوی» میتواند به جای عضویت در یک گروه سیاسی خاص، به ماهیت غیرتمند او یا ایمان و آرمان سرسختانهاش به دین یهود اشاره داشته باشد.
درباره زندگی و فعالیتهای شمعون قانوی، چه پیش از پیروی او از عیسی و چه پس از آن، اطلاعات کمی در دست است. عهد جدید جزئیاتی از اعمال یا سخنان او ارائه نمیکند. در سنت مسیحی، اغلب گفته میشود که شمعون قانوی، بهعنوان حواری، انجیل را در مناطق مختلف، از جمله مصر و ایران، موعظه کرده است. همچنین گفته میشود که او در نهایت در این سرزمینها به شهادت رسیده است. با این حال، جزئیات و روایات در منابع مختلف مسیحی متفاوت است.
شمعون قانوی به عنوان یک قدیس در شاخههای مختلف مسیحیت مورد احترام قرار میگیرد و جشن قدیسی او بسته به تقویم مذهبی هر فرقه در تاریخهای متفاوتی برگزار میشود. همانند بسیاری از حواریون کمتر شناختهشده، میراث او عمدتاً بر اساس ارتباطش با عیسی و نقش او به عنوان یکی از دوازده حواری اولیه بنا شده است.
به شمعون قانوی در کجاهای کتاب مقدس ذکر شده است؟
در سه تا از چهار روایت انجیل، شمعون قانوی به عنوان یکی از 12 شاگرد برگزیده عیسی مسیح ذکر شده است:
در سه تا از چهار روایت انجیل، نام شمعون قانوی به عنوان یکی از 12 حواری برگزیده عیسی مسیح ذکر شده است. (متی 10:4؛ مرقس 3:18؛ لوقا 6:15) این امر نشان می دهد که او عضوی از حلقه ی نزدیک یاران عیسی بوده و در مأموریت او برای ترویج انجیل نقشی اساسی داشته است.
به عنوان یک حواری، شمعون به یکی از نزدیکترین دوستان و پیروان عیسی تبدیل میشد. او مانند سایر حواریون، تقریباً در تمامی تعالیم عیسی و بسیاری از معجزات مسیح حضور داشته است. همچنین، او از یک رابطهی شخصی با عیسی بهرهمند میشد، به طوری که به صورت روزانه با پسر خدا سفر میکرد، غذا میخورد و گفتگو میکرد.
با این حال، با وجود اینکه شمعون در میان دوازده حواری ذکر شده است، او تنها یکی از دو حواریای است که در هیچکدام از روایتهای انجیل به صورت مجزا به او پرداخته نشده است.
اینطور نیست که شمعون قانوی به اندازهی سایرین مهم نبوده است. نبودن داستانهای مجزا در مورد او نباید به عنوان کماهمیت بودن او تلقی شود.
عیسی هر یک از حواریون خود را به دلیلی انتخاب کرده بود. او آنها را مسح کرد، به عنوان رسول منصوب کرد و مأموریت داد تا هر جا که میروند موعظه و انجیل را گسترش دهند. هر یک از آنها نقشی در بناگذاری کلیسای آینده داشتند (اعمال رسولان 1:13). این نقشها شاید متفاوت به نظر برسند، اما با این حال، شمعون همچنان بخش ارزشمندی از آن خدمت به شمار میرفت.
چرا کتاب مقدس شمعون را قانوی مینامد؟
به طرز طنزآمیزی، لقبی که به شمعون داده شده، بیشترین اطلاعات را در مورد او به ما می دهد.
البته ذکر این نکته ضروری است که شمعون قانوی تنها فردی به نام شمعون در میان دوازده حواری نبود. شمعون دیگری نیز وجود داشت که او را «پطرس» صدا میکردند و از شاگردان و اعضای حلقهی یاران نزدیک عیسی بود.
چند شخصیت دیگر در عهد جدید با نام شمعون وجود دارند که نباید آنها را با شمعون قانوی اشتباه گرفت:
- شمعون جذامی: شخصی که در بیتعانی زندگی میکرد و عیسی به دیدنش رفت (متی ۲۶:۶؛ یوحنا ۱۴:۶).
- شمعون قیرینی: مردی که رومیان او را مجبور کردند تا صلیب عیسی را حمل کند (متی ۲۷:۳۲؛ مرقس ۱۵:۲۱؛ لوقا ۲۳:۲۶).
- شمعون، برادر ناتنی عیسی: از طرف مادر آنها، مریم (متی ۱۳:۵۵؛ مرقس ۶:۳).
- شمعون ساحر: شخصی جادوگر که در کتاب اعمال رسولان ذکر شده است (اعمال رسولان ۸:۹).
- شمعون، دباغ: مردی که در یافا زندگی میکرد و پطرس مدتی مهمان او بود (اعمال رسولان ۹:۴۳؛ ۱۰:۶).
از آنجایی که «شمعون» نامی رایج بوده است، منطقی به نظر میرسد که نویسندگان عهد جدید تمایل داشته باشند شمعونهای مختلف را از یکدیگر متمایز کنند، به خصوص در میان دوازده حواری. پس در اناجیل متی و مرقس، شمعون با لقب «قانوی» یا «غیرتمند» شناخته میشود. این لقب از کلمهی عبری «قنا» گرفته شده که معنای «غیرتمند بودن» را میرساند.
ما چه چیز هایی در مورد قانویان می دانیم؟
هر مطالعهی صحیحی از کتاب مقدس، نیازمند درک درست از زمینههای تاریخی و فرهنگیای است که هر کتاب در آن نوشته شده است. با این حال، در حالی که برخی از ویژگیهای قرن اول میلادی منحصر به فرد و مختص به آن زمان است، اما با برخی موضوعات مشترک و مسائل سیاسیای مواجه میشویم که کلیسای امروز نیز میتواند با آنها ارتباط برقرار کند.
در وهله اول، در دوران عیسی مسیح، ایدئولوژیها و احزاب سیاسی رقیب، بر زندگی روزمره یهودیان ساکن منطقه تأثیر میگذاشتند.
مورخ یهودی، فلاویوس یوسفوس، از چهار گروه برجسته در یهودیۀ قرن اول میلادی یاد میکند. این گروهها عبارت بودند از فریسیان، صدوقیان، اسنویان و یهودیان قانوی.
گروه چهارم، که شمعون به آن وابسته بود، یهودیان قانوی بودند – سیاسیترین گروه در میان یهودیان آن زمان.
قانویها چه کسانی بودند؟
بر اساس روایتهای تاریخی، قانویها فرقهای بدنام از میهنپرستان یهودی بودند که به دنبال سرنگونی اشغال رومیان بودند – آنها اغلب از طریق خشونت، ایجاد وحشت و ارعاب سیاسی به دنبال این هدف بودند.
در مورد قانویها، آنها بیشتر به خاطر نفرت از روم شناخته میشدند تا هر چیز دیگری. این دشمنی نسبت به اشغال رومیان خانهی آنها بود که قانویها را به افراطگرایان خشونتآمیز با “علاقهای سیریناپذیر به آزادی” تبدیل کرد. (یوسفوس، یهودیات ۱۸.۱.۶)
با این حال، تعصب آنها برای کشور و نفرتشان از روم، تعصبی که به باور خودشان در خدمت خدا بود، اغلب گمراه کننده و نادرست هدایت میشد. برای مثال، افراطیترین افراد میان قانویها با حمله به سربازان رومی، سیاستمداران و حتی یهودیانی که با روم روابط دوستانه داشتند، به پیشبرد اهداف خود میپرداختند. در مقیاسی وسیعتر، قانویها با آتش زدن اهداف رومی در سراسر یهودیه خود را در تیررس ارتش روم قرار دادند.
بنیانگذار آنها، یهودای گالیلی (نه یهودای اسخریوطی)، خودش اهل جلیل بود و در سال ۶ میلادی شورشی را علیه روم رهبری کرده بود. جای تعجب ندارد که رومیها از آن زمان به بعد نسبت به هر قیام احتمالی یا «مسیح» آتیای که از جلیل ظهور کند، محتاط بودند.
با این حال، پس از شورش اولیه، قانویها مخفی شدند و اعضای آن به حملات مخفیانه و گزینشی علیه اهداف خاص روی آوردند. این گروهی بود که شمعون در سالهای شکلگیری خود عضوی از آن به شمار میرفت.
شبیه بسیاری از هموطنان یهودیاش، شمعون احتمالا با حس ناخوشایندی نسبت به اشغال رومیان بزرگ شده بود. در برههای از زندگیاش، وعدهی انقلاب و مشارکت در سرنگونی رومیان برای او جذاب شد. همانند بسیاری از جوانان امروز، فعالیت سیاسی و شور شمعون برای «هدف»، به او حس هدفمندی و تعلق خاطر میداد.
بنابراین محتمل است که شمعون در ابتدا به دنبال حضرت عیسی مسیح برای اهداف سیاسی رفته باشد. او احتمالا باور داشت که مسیح رهبر انقلابیای است که نهایتا مردم یهود را در یک قیام علنی علیه رومیان متحد خواهد کرد.
با این حال، عیسی مسیح چنین مسیحیای نبود، چیزی که شمعون قانوی دیر یا زود به آن پی میبرد.
چه چیزی میتوانیم از حضور یک یهودی قانوی و یک باجگیر در میان شاگردان عیسی بیاموزیم؟
دوازده مردی که عیسی برای همراهی نزدیک خود برگزید، در زمان فراخوانشان نه تحصیلات بالایی داشتند و نه برای خدمت مذهبی به طور ویژه مناسب بودند. هیچکدام از آنها از حکمت یا فن سخنوری بالایی برخوردار نبودند. آنها نه از افراد شناخته شده فرهنگی بودند، نه از نخبگان مذهبی و نه از نخبگان دانشگاهی. آنها مردمانی کاملاً عادی بودند. با این حال، دوازده مردی که عیسی برای همراهی نزدیک خود و ستون کلیسای خود برگزید، اثبات زنده ای بودند بر اینکه خدا چگونه می تواند افراد عادی را برای پادشاهی خود مجهز و توانمند سازد.
با این حال، عیسی فراتر از فراخواندن گروهی نامحتمل از غریبان برای قدم گذاشتن در مسیرش عمل کرد. او همچنین به دنبال ساختن جامعهای از افرادی با شخصیتهای کاملاً متفاوت و گاه متعارض بود.
در هیچ کجایی این برخورد شخصیتها آشکارتر از شهرت افرادی مانند شمعون قانوی و متی باجگیر نبود.
همانطور که از عنوانشان پیداست، باجگیران (یا «پوبلیکان»ها) قرن اول مانند متی، مأمورانی بودند که امپراتوری روم برای جمعآوری مالیات بر املاک و درآمد، عوارض بر واردات و صادرات و تقریباً هر کالایی که از جادههای رومی عبور میکرد، به کار میگرفت. با اینکه برخی از وظایف آنها مشروع بود، باجگیران که به بی وجدانی شهرت داشتند، به فریب دادن همسایگان خود و جمعآوری مالیات بیشتر از حد لازم شناخته میشدند.
به همین دلایل، باجگیران از سوی مردم خود تحقیر میشدند و به عنوان خائنان به ملت تلقی میشدند.
دوستی با یک کلاهبردار [یا: حقهباز] مثل متی و پذیرفتن او به عنوان شاگرد، به هیچ وجه باعث افزایش اعتبار عیسی در نظر فریسیان نمیشد. با این حال، متی تنها شخصیت اجتماعی ناخوشایند در جمع یاران عیسی نبود.
هیچ گروهی به اندازه قانوی ها از باجگیران متنفر نبودند. قانویان باجگیران را به طور مکرر مورد حمله، آزار و اذیت قرار میدادند و حتی آنها را برای ترور هدف قرار میدادند. متأسفانه، از آنجایی که باجگیران تا این حد مورد تحقیر قرار داشتند، دشمنی مردم یهود نسبت به آنها هیچ نگرانی ایجاد نمیکرد. بسیاری از مردم احساس میکردند باجگیران سزای اعمالشان را میبینند.
عیسی با فراخواندن متی، باجگیر، و شمعون، فردی از گروه قانویان، به عنوان شاگردانش، یک جامعه از افرادی با پیشینههای کاملاً متفاوت شکل داد. کسانی که زمانی دشمنان قسمخورده بودند، برای پیروی از عیسی و تبدیل شدن به برادرانی که در کنار هم برای ساختن کلیسا و گسترش انجیل کار میکردند، فراخوانده شدند.
عیسی، شمعون و متی با چیزی کاملاً متفاوت از آنچه دنیا و شغلشان به آنها وعده داده بود، روبرو شدند.
برای شمعون، عیسی آرامش واقعی و پایدار به ارمغان میآورد. برای متی، عیسی فیض و رستگاری سرشاری ارزانی میکرد. در مسیح، این شاگردان هدف واقعی را یافتند و شاید برای اولین بار، با هویت حقیقی خود روبرو شدند.
همانطور که مسیح برای آشتی دادن دلهای انسان با پدر [خدا] تلاش کرد، دشمنان سابق و مخالفان سیاسی نیز از طریق کار مسیح بر روی صلیب آشتی داده شدند.